بایگانی مقالات

  • روش قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام) در دعوت به حق (۱)

  • تردیدی نیست که قرآن کریم بارها از واژه و ماده ی “اللَعن” و “اللَعنَة” [به معنای نفرین و نفرین کردن] در موارد متعددی استفاده کرده است. واژه «لَعَنَ» یک بار و در سوره ی مدنی، «لُعِنَ» یک بار و در سوره ی مدنی، «لَعناً» یک بار و در سوره مدنی، «لَعَـنّا» یک بار و در سوره ی مدنی، «لـَعَنـّاهم» یک بار و در سوره ی مدنی، «لَعَنَت» یک بار و در سوره ی مکی، «لَعنَة» سیزده مورد که هفت مورد در سوره های مکی و شش مورد در سوره های مدنی، «لَعنَتی» یک بار، «لَعنَةُ الله» سه بار، «لَعَنَهُم» هفت بار، «لُعِنوا» دو مرتبه، در قرآن کریم ذکر شده اند.

    بنابراین کسی ادعا نمی کند که قرآن کریم از این روش استفاده نکرده، بلکه این عبارات نیز در قرآن کریم آمده: «كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ» (مثل او همچون سگ (هار) است که اگر به او حمله کنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مى‏آورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همین کار را مى‏کند) (اعراف ۱۷۶) یا «كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَاراً» (مانند درازگوشى هستند که کتاب هایى حمل مى‏کند) (جمعه ۵) یا «أُوْلَئِكَ كَالأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» ( آن ها همچون چهارپایانند؛ بلکه گمراهتر!) (اعراف ۱۷۹).

    بحث بر سر این نیست که آیا این آیات را خوانده ایم یا خیر؟ همه این آیات را خوانده اند. محل بحث در این است که هنگامی که به قرآن کریم و سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و سخنان امام امیرالمومنین و سخنان ائمه اطهار (علیهم افضل الصلاة و السلام) در مقام دعوت به خداوند و حق مراجعه می کنیم، آیا ایشان اجازه دشنام و نفرین داده اند؟ آیا حق داریم دیگران را به زنا و لواط متهم کنیم؟ آیا می توانیم به کسی که در مقابلمان قرار دارد بگوییم: می خواهم با تو بحث کنم ای سگ؟ آیا چنین سخنی درست است؟ آیا شنیده اید یک فرد عاقل وقتی می خواهد با کسی بحث کند بگوید: بسم الله الرحمن الرحیم، شما مانند درازگوش هستید که کتاب ها را بر دوش می کشید، حال بیایید با هم گفتگو کنیم؟! آیا اینگونه می توان بحث کرد؟ هیچ انسان عاقلی، چه رسد به عالم، چنین سخن نمی گوید.

    عزیزان! بحث ما در روش و منش قرآن کریم در دعوت است.

    اجازه دهید چند آیه که در این مورد در قرآن کریم وجود دارد را برایتان قرائت کنم. به این آیه در سوره نحل، توجه کنید: «ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!) (نحل،۱۲۵).

    اکنون کسانی که می گویند قرآن نفرین کرده و دشنام داده و برخی را به سگ و درازگوش تشبیه کرده، آیه ای به من نشان دهند که بگوید مردم را با لعنت و نفرین و دشنام و اتهام ناموسی، به راه پروردگار دعوت کن. اگر آیه ای با این مضمون وجود دارد، آن را به من نشان دهید. به نظر من این افراد واقعا نابالغ هستند، و متاسفم که مجبورم آن ها را این گونه توصیف کنم؛ روش من این نیست، اما این افراد در قرآن تدبـّر نکرده اند. مشکل من با این افراد همین است که به معارف قرآنی جاهل و نادان هستند، تفاوتی هم ندارد شیعه باشند یا سنی.

    من نمی گویم که قرآن کریم نفرین نکرده و عبارت های مشابه به کار نبرده است، بلکه در مورد روش دعوت به خدا صحبت می کنم. وقتی قرآن می گوید: «با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما!» این یک توصیه از سوی خداوند متعال برای پیامبر اکرم است، کجا دیده اید که خداوند بگوید با اتهام در عفت و ناموس دیگران و اتهام به کفر و نفاق و اینکه بدتر از فلان و فلان هستند، آن ها را به سوی خدا دعوت کن. کجا چنین عبارت هایی در قرآن مجید وجود دارد؟

    آیه دیگر، آیه شماره ۳۴ از سوره فصلت است که می فرماید: «وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (هرگز نیکى و بدى یکسان نیست؛ بدى را به روش نیکوتر دفع کن).

    یعنی هنگامی که می خواهی دفاع کنی، هنگامی که می خواهی دعوت کنی، هنگامی که چندین و چند شبکه ماهواره ای برای دعوت به اهل بیت و قرآن و اسلام حقیقی افتتاح می کنی، توجه داشته باش که «نيكى و بدی یکسان نیست» مگر اینکه کسی بگوید که دشنام دادن یک نیکی است، چنین فردی را واقعا شک دارم که اصلا عقل داشته باشد!

    عجیب اینجاست که قرآن کریم حتی نمی پذیرد که با روش «حَسَن» (نیکو) دفاع کنیم، بلکه می فرماید: « بدى را به روش نیکوتر دفع کن»، همانطور که گفت: «وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن!)، بله در موعظه گفت «حَسَن» (نیکو) اما در جدال گفت «أحْسَن» (نیکوتر).

    یعنی اگر سه روش داشته باشید، که یکی «سَيِّئ» (زشت) و یکی «حَسَن» (نیکو) و یکی «أحْسَن» (نیکوتر) است، قرآن کریم برای گفتگو و دعوت به خدا و حق می فرماید اجازه ندارید در جدال از روش «حَسَن» (نیکو) استفاده کنید، بلکه باید از روش «أحْسَن» (نیکوتر)استفاده کنید.

    حتی فراتر از این، به آیه ی ۴۶ از سوره ی عنکبوت توجه نمایید. اهل کتاب کافر هستند، مسلمان هم نیستند، تنها نقطه اشتراک ما با آن ها در توحید است و توحید آن ها نیز به گفته ی قرآن کریم مشکلاتی دارد، اما باز هم قرآن می فرماید: «وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ» (با اهل کتاب جز به روشی که از همه نیکوتر است مجادله نکنید).

     مایلم آیه ی دیگری را قرائت کنم، آیات ۲۴و۲۵ از سوره ابراهیم، به این آیه توجه کنید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً».

    این مثل است، اما در ورای مثال ها نکته هاست، همانطور که می فرماید: «وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَمَا يَعْقِلُهَا إِلَّا الْعَالِمُونَ» (اینها مثالهایی است که ما برای مردم می زنیم، و جز دانایان آن را درک نمی کنند) (عنکبوت،۴۳) واقعا انسان اگر نتواند مفهوم و غایت مثال را بفهمد، عالم نیست، بلکه حتی عاقل نیست.

    خوب توجه نمایید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ» (آیا ندیدى چگونه خداوند «کلمه طیبه‏» (و گفتار پاکیزه) را به درخت پاکیزه‏اى تشبیه کرده که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟!)

    بسیار خوب، ما معتقدیم که از واضح ترین مصداق های این «الکلمة الطیبة» نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان اهل بیت (صلوات الله علیهم اجمعین) و همچنین علما و صالحین  هستند، اما در هر صورت اصلی ترین مصداق همانا پیامبر و امامان هستند، این درختی که ریشه آن ثابت است، ثمره اش با تغییر زمان و اوضاع قطع می شود یا دائمی است و قطع نمی شود؟ «تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا» (هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش مى‏دهد) یعنی میوه ها و ثمره های آن قطع نمی شود و ابدی است. «وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ» (و خداوند براى مردم مثلها مى‏زند، شاید متذکر شوند (و پند گیرند)!).

     وقتی کسی را که در عقیده یا مذهب مخالف شماست، کافر و زندیق و منافق و… می خوانید و به او دشنام و نفرین می گویید، آیا این جزو «الکلم الطیب» است؟ این دشنام از میوه های «الشجرة الطیبة» است؟ وقتی به کسی که در خلقت و آفرینش همتای شماست، حتی اگر در دین هم کیش شما نباشد؛ چرا که امیرالمومنین (علیه السلام) می فرماید: مردم یا برادران دینی، یا همتای شما در آفرینش هستند؛ من در این جا در مورد کسانی صحبت می کنم که حداقل در آفرینش همتای شما هستند، فرض می کنیم که هیچ اشتراکی از نظر دینی و عقیدتی با این افراد ندارید، گرچه مخالف این تصور هستیم، چرا که معتقدیم ما و همه ی مسلمانان در توحید و نبوت و قبله اشتراک داریم، ما با آن ها اشتراکاتی داریم، چه بخواهیم و چه نخواهیم، ما یک امت هستیم. آیا ثمره این شجره طیبه، نفرین و دشنام و توهین و تخریب و اتهام دیگران است؟

    *برگرفته از برنامه «مطارحات فی العقیدة» ۱۴ جمادی الثانی ۱۴۳۴ – ۵ اردیبهشت ۱۳۹۲

    موضوع: «توسل به نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) در زندگی و پس از رحلت ایشان» قسمت: ۱۳

    • تاریخ : 2013/07/08
    • تعداد مشاهده : 2514

  • ویدیوهای ویژه