بایگانی مقالات

  • روش قرآن کریم و اهل بیت (علیهم السلام) در دعوت به حق (۲)

  • اجازه دهید به احادیث اهل بیت (علیهم السلام) اشاره کنم:

    توجه کنید، «موسوعة شیخ المفید»، «النكت الاعتقادية»، جلد دهم، صفحه ۹۳، متن روایت:

    «عن يونس بن عبد الرحمن عن كثير بن علقمة قال: قلت: لأبي عبد الله الصادق عليه السلام، أوصني» (از یونس بن عبدالرحمن از کثیر بن علقمه، گفت: به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم: به من سفارشی کنید).

    بینندگان گرامی به یاد دارند که ما سفارش ها و توصیه های امام صادق (علیه السلام) را خواندیم که به صورت رساله نوشته و در مسجد نهاده می شد و شیعیان آن ها را می آموختند.

    «فقال: أوصيك بتقوى الله والورع والعبادة وطول السجود وأداء الأمانة وصدق الحديث وحسن الجوار فبهذا جاءنا محمد (صلى الله عليه وآله)» (امام فرمود: تو را توصیه می کنم به تقوای الهی و ورع و عبادت و سجده ی طولانی و امانتداری و راست گویی و حسن هم جواری، زیرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) با این توصیه ها مبعوث گشت». حسن هم جواری! کدام هم جواری والاتر از هم میهنی است؟ یعنی ما در محل کار و خیابان و بازار و در خانه و در مسجد و غیره با هم هستیم، کجا را می توان یافت که مسلمانان به رغم اختلافات فکری و عقیدتی و مذهبی در کنار هم نباشند؟ عزیزان من! آیا این حسن هم جواری و راست گویی، با اتهامات کذا و کذا قابل انسجام است؟

    امام در ادامه می فرماید: «صلوا عشائركم» (با عشیره و بستگان خود ارتباط داشته باشید). آیا همه ی این عشایر شیعه بودند؟ آیا همه سلمان و ابوذر بودند؟ در میان آن ها هم سنی وجود داشت و هم شیعه.

    «وعودوا مرضاكم واحضروا جنائزكم» (بیماران را عیادت کنید و به تشییع جنازه ها بروید). به ابعاد اجتماعی توجه کنید، حفظ این ابعاد اجتماعی کجا و این مزخرفاتی که برخی از این کودک صفتان می گویند کجا؟

    «وكونوا لنا زينا ولا تكونوا علينا شينا» (برای ما مایه ی زینت و افتخار باشید و نه مایه ی ننگ و انتقاد). آیا وقتی به دیگران دشنام می دهیم، زینت ائمه اطهار خواهیم بود یا مایه ی ننگ ایشان؟ این موارد را به یاد داشته باشید، قضاوت با خودتان.

    امام در ادامه می فرماید: «حببونا إلى الناس ولا تبغضونا إليهم» (کاری کنید که مردم ما را دوست داشته باشند و نه اینکه از ما دور و متنفر شوند). شما را به خدا! آیا با دشنام و سب و اتهام ناموسی به دیگران، و آن ها را منافق و کافر خواندن، دوستی ائمه را در دل مردم خواهید کاشت؟ آیا این راه محبوب کردن ائمه در دل مردم است؟ آیا این راه درست است؟ قضاوت را به عقل و انصافتان واگذار می کنم.

    امام می فرماید: «حببونا إلى الناس ولا تبغضونا إليهم، جروا إلينا كل مودة» (کاری کنید که مردم ما را دوست داشته باشند و نه اینکه از ما دور و متنفر شوند، محبت مردم را برای ما جذب کنید). با سخنان درست و نافع و اخلاق نیکو، دوستی و محبت مردم را برای امامان به ارمغان آورید.

    خداوند متعال به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) می فرماید: «وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ» (و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو، پراکنده مى‏شدند) (آل عمران،۱۵۹) و چه خشونتی بالاتر از سب و دشنام و لعن و غیره در مقام دعوت به سمت ایشان است؟

    می فرماید: «جروا إلينا كل مودة وادفعوا عنا كل قبيح» (محبت مردم را برای ما جذب کنید و هر زشتی و پلیدی را از ما دور کنید). شما را به خدا، آیا می خواهید که ما پیروان مکتب اهل بیت را به نام دشنام دهندگان و نفرین کنندگان و تهمت زنندگان به ناموس رسول الله بشناسند؟

    می فرماید: «فما قيل فينا من خير فنحن أهله وما قيل لنا من شر فو الله ما نحن كذلك» (هر نیکی که درباره ما گفته شود، ما شایسته آن هستیم و هر پلیدی که در مورد ما گفته شود، به خدا قسم ما آن گونه نیستیم). یعنی اگر گفته شود ما دشنام می دادیم و توهین می کردیم، خیر اینچنین نبودیم.

    حال شاید کسی بگوید امامان برخی از اصحاب را لعنت کرده اند، ما می گوییم: بله، برخی را لعنت کرده اند، از جمله برخی از جاعلان حدیث را، اما این موضع در هنگام دعوت دیگران به مکتب نبوده است.

    به مردم بگویید: «لنا حق في كتاب الله» (ما در کتاب خدا حقی داریم)، خداوند می فرماید: «قُلْ لا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى» (بگو من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست داشتن نزدیکانم(اهل بیتم)) (شورا،۲۳).

    «وقرابة من رسول الله (صلى الله عليه وآله) وولادة طيبة» (و رابطه فامیلی ما پیامبر خدا (صلى الله عليه وآله) و ولادت پاک و پاکیزه)، «كَشَجَرةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء» (درخت پاکیزه‌ای که ریشه آن (در زمین) ثابت، و شاخه آن در آسمان است) (ابراهیم،۲۴).

    این دیگر امر امام است، مگر اینکه کسی بگوید که امر امام دالّ بر الزام آن نیست، «فكهذا فقولوا» (پس اینگونه بگویید).

    امام معصوم (علیه السلام) برای ما چارچوب و راه را مشخص کرده است.

    یک حدیث دیگر. کتاب «عیون اخبار الرضا»، تالیف “شیخ صدوق”، البته این روایت را “ابن ادریس حلی” در کتاب «السرائر» نیز نقل کرده که در ابعاد سـَنـَدی حدیث سخت گیر است، این روایت در کتاب «السرائر» حاوی “تحرير فتاوى الشيخ الفقيه ابن ادريس الحلي”، جلد سوم، صفحه ۶۵۰، نیز موجود است. به سخن امام رضا توجه نمایید، به نظر من از این واضح تر دیگر نمی توان گفت. این روایت در کتاب «عیون اخبار الرضا»، جلد اول، صفحه ۲۷۵، باب ۲۸، شماره ۶۹ از این باب آمده است.

    می گوید «سمعت أبا الحسن علي بن موسى الرضا علیه السلام يقول: رحم الله عبدا أحيا أمرنا.» (از امام ابالحسن علی بن موسی الرضا شنیدم که فرمود: رحمت و لطف خدا شامل بندگانی شود که امر ما را احیا و زنده می کنند). بسیار خوب، واقعا این مساله مهم است، اکنون مجالس و شبکه های ماهواره ای و تعزیه ها و همه ی این مراسم با همین عنوان، یعنی زنده کردن امر اهل بیت (علیهم السلام) برگزار می شود، اما در حقیقت ما یک چیز را از امامان حفظ نمودیم و چندین چیز را فراموش نمودیم!

     آن فرد از امام می پرسد: «يابن رسول الله وكيف نُحيي (یُحیی) أمركم؟» (ای پسر رسول خدا، چگونه امر شما را زنده نگاه داریم؟) امر ایشان چیست؟ امر ایشان دعوت به حق، دعوت به ایمان، دعوت به امامت، دعوت به اطاعت از خدا، دعوت به توحید، دعوت به معارف دینی، دعوت به قرآن و… است. متاسفانه برخی فقط سخنرانی مذهبی می کنند و آن را احیاء امر می دانند، بسیار خوب، خود امام کیفیت احیاء امر را توضیح داده اند، یعنی اگر بخواهیم مشمول لطف الهی باشیم، باید اینگونه باشیم.

    «قال: يتعلم علومنا ويعلمها الناس، فإن الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا» (فرمود: علوم ما را بیاموزد و به مردم آموزش دهد، زیرا اگر مردم محاسن سخنان ما را بدانند، بی تردید از ما پیروی می کنند).

    آیا دشنام و نفرین و متهم کردن دیگران به امور ناموسی، از جمله ی محاسن سخنان اهل بیت (علیهم السلام) است؟

    *برگرفته از برنامه «مطارحات فی العقیدة» ۱۴ جمادی الثانی ۱۴۳۴ – ۵ اردیبهشت ۱۳۹۲

    موضوع: «توسل به نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) در زندگی و پس از رحلت ایشان» قسمت: ۱۳

    • تاریخ : 2013/07/14
    • تعداد مشاهده : 2671

  • ویدیوهای ویژه