بایگانی مقالات

  • گفتگو با ملحدان!

  • اقسام ملحدین

    آیت الله حیدری در این سلسله بحث ها – که به زبان عربی است – اساس بحث را بر تفکیک بین دو دسته از ملحدین گذاشته اند:

    ملحدین حقیقت طلب!

    دستۀ اول، ملحدینی هستند که واقعاً برای خود دلیل دارند و به دنبال حقیقت می باشند؛ یعنی حتّی اگر خدا و دین را هم انکار می کنند، از آن جهت است که حقیقت را در همین انکار می دانند، نه اینکه واقعاً حقیقت را به طور واضح و شفاف یافته باشند، اما با این وجود آگاهانه آن را نپذیرفته باشند! این عدّه از ملحدین چنانچه در درون خود واقعاً طالب حقیقت بوده باشند، ولو در قیامت کشف شود که اشتباه کرده اند، خداوند آنها را رستگار می کند؛ چرا که تلاش خود را در راه رسیدن به حقیقت به کار بسته اند، اما به دلایل گوناگون به آن دست نیافته اند و خداوند هیچکس را بیش از توانش تکلیف نمی کند: «لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها»؛ بقره/ ۲۸۶ (خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايى‏اش تكليف نمى‏كند).

    ملحدین حقیقت ستیز (معاند)

    و اما دستۀ دوم، ملحدینی هستند که از اساس به دنبال حقیقت نیستند به نحوی که اگر واقعاً هم بفهمند حق چیست، باز – به دلایلی همچون هوای نفس و شهوات، تعصّب، لجبازی و عناد – بر خلاف آن عمل می کنند! این دسته از افراد در قیامت هیچ استدلال و حجّتی ندارند و قطعاً معذّب و شقاوتمند خواهند بود. این گروه از ملحدین فقط به دنبال «جدل» هستند و حتّی اگر استدلال موحّدان به نظرشان صحیح و منطقی هم برسد، باز هم آگاهانه و از روی عمد سعی می کنند با هر حیله و مغلطه ای که شده از زیر بار پذیرش آن شانه خالی کنند!

    در این دروس اعتقادی، فلسفی و معرفت شناختی، روی سخن استاد حیدری بیشتر با دستۀ اوّل است. از دیدگاه ایشان هر انسانی اعم از مسلمان (شیعه و سنّی و وهّابی)، یهودی، مسیحی، بودایی، کافر، بی دین و غیره، اگر در درون و باطن خودشان از ویژگی حقیقت طلبی برخوردار بوده و در راه رسیدن به آن در حدّ توان خود تلاش نموده باشند و برای خود حجّت و استدلال هم داشته باشند، اهل نجات خواهند بود، اما کسانی که واقعاً طالب حقیقت نبوده اند، یا برای خود استدلال محکمی نداشته اند، یا وقتی دلیل و منطق حقّی را شنیده اند، از سر عناد و لجبازی – و با علم به اینکه می دانند حقّ است – تسلیم آن نشده و با آن به ستیزه برخاسته اند، قطعاً در روز قیامت از اهل نجات نخواهند بود. پس باید توجه داشت این طور نیست که هر ملحدی لزوماً معاند هم باشد! بلکه برخی از کسانی که خدا را انکار می کنند، برای خود دلیل دارند و گمان می کنند واقعاً در مسیر حقیقت گام بر می دارند.
    بنابراین باید این دو دسته از ملحدین را از هم جدا کرد و نباید با هر دو دسته، به یک شکل سخن گفت!

     

    شناخت ملحد حقیقت جو از ملحد معاند، کار ساده ای نیست!

    آیت الله حیدری همچنین این نکته را هم می افزایند که شناخت و تمایز این دو از یکدیگر هم کار ساده ای نیست؛ چرا که این یک مسألۀ درونی است و انسان ها به راحتی نمی توانند از قلب و لایه های درونی ضمیر انسان های دیگر باخبر شوند؛ لذا در غالب موارد این خداوند است که در قیامت مشخص می کند کدام یک از ملحدین، جزو دستۀ اول قرار گرفته و نجات می یابند و کدام یک در گروه دوّم جای گرفته و عذاب می شوند. مشخص کردن بین این دو دسته در موارد بسیاری خارج از عهده و توان ما انسان هاست. ما مأمور به ظاهر هستیم و اساس بحث خود با ملحدین را بر این پیش فرض انسانی و دینی می گذاریم که طرف بحث ما از دستۀ اول است؛ یعنی واقعاً به دنبال حقیقت است و حقیقت را در انکار خدا یافته، مگر اینکه عکس این مطلب ثابت شود که آن هم کار دشواری است!

    منطق امام علی (علیه السلام) در مواجهه با ملحدین

    لازم به ذکر است که آیت الله حیدری اساس این منطق خود را از قاعدۀ مهمّ علمی که امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه فرموده اند الهام گرفته اند: «فَلَيْسَ مَنْ طَلَبَ الْحَقَّ فَأَخْطَأَهُ كَمَنْ طَلَبَ الْبَاطِلَ فَأَدْرَكَه‏»؛ (کسی که طالب حقیقت بوده اما به خطا رفته، [حکمش] همچون کسی نیست که باطل را طلب نموده و ان را یافته است!) (نهج البلاغه/ حکمت ۶۱).
    همان طور که مشاهده می کنیم، در این روایت شریف بین دو گروه از کسانی که به حق دست نیافته اند، به طور واضح تفاوت گذاشته شده است:
    افرادی که از ابتدا خالصانه و بدون سوء نیت طالب حق بوده و تلاش کرده اند تا انسان هایی خوب و صالح باشند اما به هر دلیل بدان دست نیافته اند، و کسانی که از همان اول به دنبال باطل، شر، زشتی و در یک کلمه در پی هوای نفس بوده اند: “أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اِتَّخَذَ إِلٰهَهُ هَوٰاه”؛ُ جاثیه/۲۳ (آیا دیدی کسی را که خدای خود را هوای نفس خویش قرار داده است؟!).

    باید توجه داشت که اصولاً ورود به این نوع بحث های سنگین و پیچیدۀ علمی کار هر عالمی نیست، بلکه فقط کسانی از عهدۀ یکچنین کارهای علمی بزرگ بر می آیند که در علوم مختلف اسلامی همچون تفسیر و حدیث و منطق و فسلفه و عرفان و معرفت شناسی و غیره به مقام اجتهاد و تخصّص رسیده باشند؛ همچون علامه طباطبایی ها و شهید مطهری ها.

    در این میان آیت الله سید کمال حیدری نیز یکی از معدود عالمانی است که – با تکیه بر سال ها مطالعه و تدریس و تحقیق و تألیف در علوم مختلف اسلامی – گام در این میدان پرچالش علمی گذاشته و به حکم: «الفقهاء حصون الإسلام [۱]: (فقها مرزداران اسلام اند)، وظیفۀ خطیر دفاع از مرزها و سنگرهای اعتقادی ادیان الهی به ویژه دین شریف اسلام را به عهده گرفته اند. [۲]

    »»»»»»»»
    پی نوشت:
    ۱- کافی، ج ۱، ص ۳۸.
    ۲- لازم به ذکر است که کلمه “فقیه” از دیدگاه آیت الله حیدری به عالمی اطلاق می شود که هم در اصول دین (اعتقادات) به مقام اجتهاد رسیده باشد و هم در فروع دین. بر این اساس کسی که فقط در فروع دین (مسائل حلال و حرام) مجتهد است، فقیه مصطلح به معنای رایج حوزوی هست اما فقیه قرآنی نیست؛ زیرا تفقه در دین، به معنای تفقه در اصول و فروع دین به نحو توامان است و نه فقط تفقه در فروع دین از طریق علم فقه!

    • تاریخ : 2017/04/18
    • تعداد مشاهده : 2547

  • ویدیوهای ویژه