بایگانی مقالات

  • ضرورت نقد متنی و محتوایی روایات!

  • در نقد و بررسی روایات، به طور کلّی دو نوع رویکرد متفاوت وجود دارد:

    ۱. نقد سندی؛ که ناظر به ظاهر و سلسلۀ اسناد احادیث است.

    ۲. نقد محتوایی؛ که به متن و معنای روایات ارتباط می یابد.

    ارزیابی سندی یک روایت – که عمدتاً علم رجال متکفّل آن می باشد – در جای خود مهم و ضروری است، اما مهمتر از آن، نقد و بررسی “محتوایی” روایات است که متأسفانه فراوان مورد غفلت و تسامح قرار می گیرد!

    بدون تردید نقد سندی مهم است، اما به هیچ وجه نمی توان بدان اعتماد کرد و خود را از اعتبارسنجی متن احادیث بی نیاز دانست؛ به این دلیل که:

    اولاً جاعلان حدیث، در اسناد روایات نیز دست برده اند.

    ثانیاً هر چقدر هم که در سلسلۀ اسناد روایات، افراد موثّق و عادل وجود داشته باشند، ایشان – به علت عدم برخورداری از عصمت – از آفاتی همچون اشتباه، فراموشی، نقل به معنا، تلخیص متن، نقص و زیادت، شرح راوی، خلط کلام معصوم با غیر معصوم، برداشت های شخصی، تقطیع متن و غیره مصون و مبرّا نیستند!
    باید دقت داشت که احراز وثاقت یک راوی، فقط مأمون بودن او از کذب را تضمین می کند و نه مصونیّت وی از ارتکاب غیر عمدیِ اشتباه و خطا در محتوای روایات را! [ر.ک: اسباب اختلاف الحدیث، محمد احسانی فر لنگرودی، دارالحدیث؛ و آسیب شناسی فهم حدیث، سید علی دلبری، دانشگاه علوم اسلامی رضوی].

    بنابراین اگرچه علم رجال برای بررسی ظاهری و سندی روایات شرط لازم است، اما هرگز شرط کافی نیست! کم نیستند احادیثی که سندشان صحیح است اما محتوای غیر قابل قبولی دارند، و از آن طرف فراوانند اخباری که سندشان ضعیف است اما به لحاظ محتوا غنی و بدون اشکالند.

    با توجه به مطالب فوق، ضرورت بررسی متنی و محتوایی روایات و تدقیق بیشتر بر روی آنها مشخص می شود تا اینکه مبادا آنچه را که معصومین (علیهم السلام) نفرموده اند را از سر ناآگاهی و ساده انگاری به ایشان نسبت دهیم!

    البته باید توجه داشت که این رویکرد انتقادی،

    اولاً محدود است به دایرۀ روایات؛ زیرا قرآن کریم به دلیل مصونیّت از هر گونه کذب و تحریف و نقصان و زیادت و نقل به معنا، تخصصاً خارج از بحث بوده و فراتر از نقد و ردّ می باشد: «لاٰ يَأْتِيهِ اَلْبٰاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لاٰ مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ»؛ فصّلت، ۴۲ (هيچ گونه باطلى، نه از پيش رو و نه از پشت سر، به سراغ آن نمى آيد؛ چرا كه از سوى خداوند حكيم و شايسته ستايش نازل شده است)؛

    ثانیاً فقط حیطۀ “احادیث” را شامل می شود و نه خود “سنّت” را! زیرا بارها به عرض رسانده ایم که «سنّت» پیامبر (ص) و اهل بیت (علیهم السلام) که معصوم و نقدناپذیر است، غیر از «روایات» و «احادیث» می باشد که توسط روات و ناقلین اخبار (اعم از موثق و ضعیف) پس از چندین نسل، از طریق کتب روایی به دست ما رسیده و آسیب های متعددی از قبیل کذب و تحریف و نقل به معنا و غیره دامنگیر آنها شده است!

    اما اینکه چطور و چگونه باید به نقد و بررسیِ «محتوایی» روایات پرداخت و همچنین اینکه معیارها و میزان هایی که با عرضۀ روایات بر آنها می توان صحّت و سقم شان را سنجید چیست، به یاری خدا در بخش های بعدی مورد بحث قرار خواهد گرفت.

    برگرفته از درس خارج «فقه المرأة» آیت الله سید کمال حیدری، جلسه ۷۰ به بعد.

     

    • تاریخ : 2018/04/03
    • تعداد مشاهده : 1661

  • ویدیوهای ویژه