بایگانی مقالات

  • معیارهای تشخیص شعائر حسینی (ع)، از بدعت ها و خرافات! (بخش دوم)

  • معیارهای تشخیص شعائر حسینی (ع)، از بدعت ها و خرافات!

    (بخش دوم)
    ملاکِ تعیین مصادیقِ مسائل شرعی و شعائر حسینی چیست؟!

    در پاسخ به این نگرش (غیر توقیفی بودن مصادیق شعائر حسینی) و بر فرض صحّت آن – چنانچه کسی بدان قائل باشد – لازم است یک مطلب بسیار مهم علمی و فقهی را مطرح کنیم و آن اینکه:

    تعیین مصادیق برای مسائل و عبادات شرعی بر دو قسم است:

    ➖ یک قسم آن از سنخ «قضایای شخصیّه» است که به خود انسان «به عنوان یک فرد» مربوط می شود؛ به عنوان مثال، در مسألۀ وجوب نفقه برای اهل و عیال، شارع مصادیق آن را معیّن ننموده بلکه آن را به عرف مردم ارجاع داده است؛ یعنی مصادیق آن را به عهدۀ خود انسان گذاشته تا از میان آنچه که در عرف جامعه معمول است، مواردی را که خودش صلاح می داند انتخاب و إعمال کند.

    ➖ اما قسم دیگرِ آن که صبغۀ عام و فراگیر دارد، مربوط می شود به «قضایای دینی، مذهبی و اجتماعی»، و نه «مسائل شخصی و فردی»! با توجه به دو نوع مصادیق مذکور، سؤال این است که شعائر حسینی، یک «قضیۀ شخصی» می باشد یا امری است که به کلّ مکتب اهل بیت (ع) ارتباط می یابد؟! پاسخ آن روشن است؛ چرا که در فرهنگ تشیّع، امام حسین (ع) نماد مکتب اهل بیت (ع) بوده و امور مربوط به ایشان به همۀ مسلمانان تعلّق می یابد، نه اینکه به فرد یا جریانی معیّن اختصاص داشته باشد!

    اکنون که مشخّص شد مسائل مربوط به امام حسین (ع) یک امر عامّ دینی و مذهبی است، باید افزود تعیین مصادیق احیاء و بزرگداشت ایام محرّم به عنوان شعائر حسینی (ع)، باید از سه معیار و شرط مهم و اساسی برخوردار باشد؛ وگرنه قطعاً مصداق بدعت و خرافه خواهد بود!

    معیار اوّل: هماهنگی با کلّ منظومۀ دینی و مذهبی!

    اولین شرط آن است که هر مصداقی از مصادیق شعائر حسینی باید با مجوعۀ معارف دینی و مکتب اهل بیت (ع) منسجم و هماهنگ باشد؛ یعنی به این شکل نباشد که یکی از اصول و مبانی اصلی دین و مذهب را زیر سؤال ببرد و نقض کند! اسلام، دینی است که تمام بخش ها و اجزاء آن با یکدیگر مترابط است و کسی نمی تواند فعلی را بدون توجه به سایر ابعاد و ساحت های آن انجام دهد. «فقه» اسلام باید با «نظام اخلاقی»، و اخلاقِ آن باید با «منظومۀ فکری و اعتقادی» آن هماهنگ و مرتبط باشد. بنابراین یکی از وظائف عالم دین یا اسلام شناس این است تشخیص بدهد فلان عملی که عدۀ معدودی در مراسم عزاداری بجا می آورند – مثلاً صدای سگ در آوردن – با اصول قطعیِ تبلیغیِ اسلام سازگار است یا نه؟!

    معیار دوّم: انسجام و سازگاری با اهداف حسینی!

    دومین ملاک برای تعیین مصادیق شعائر مذهبی این است که آن فعل، با هدف یا اهدافی که امام حسین (ع) به خاطر تحقّق یافتن آنها شهید شد، منافات و تعارض نداشته باشد؛ وگرنه اگر محبّین اهل بیت (ع) کارهایی را انجام دهند که مخالف غرض اصلی سید الشهداء (ع) از قیام خود باشد، در این صورت نقض غرض لازم می آید و خود همین افراد، در عمل با اهداف و اغراض مولای خود مخالفت ورزیده اند! مثلاً یکی از اهداف اصلی قیام امام حسین (ع) مبارزه با ظلم و استکبار بود، بر این اساس اگر کسی کاری انجام دهد که در جهت منافع و مطامع ظالمان باشد، باید آن فعل را ترک کند! در غیر این صورت، در مقام حرف و شعار، با دشمنان اسلام مبارزه می کند، اما در عمل – دانسته یا نادانسته – در جهت تقویّت آن ها و تحقّق اهدافشان گام بر می دارد!

    معیار سوّم: تناسب با شرایط و اقتضائات زمانی و مکانی!

    شاخصۀ سوّم در تعیین مصادیق شعائر امام حسین (ع) این است که آن ها علاوه بر هماهنگی با کلّ منظومۀ معارف دینی و سازگاری با اهداف سید الشهدا (ع)، متناسب با شرایط زمانی و مکانی هم باشند؛ یعنی هر فعلی که انسان به نام امام حسین (ع) انجام می دهد، باید ببیند آیا آن عمل او با شرایط جغرافیایی و اقتضائات اجتماعی و فرهنگیِ زمانۀ او تناسب دارد یا نه؟!
    البته تشخیص این موارد در درجۀ اوّل به عهدۀ مجتهد و «مرجع دینی» است و مرجع دین هم از دیدگاه ما، صرفِ مجتهد در فروع دین و متخصص در فقه نیست، بلکه فقط کسی را شامل می شود که هم در «اصول دین» مجتهد باشد و هم در «فروع دین» به مقام اجتهاد و تخصّص نائل شده باشد! علاوه بر اینکه، زمان شناس و آگاه به اوضاع فکری، فرهنگی و سیاسی عصر خویش باشد.

    به عنوان یک مثال، اگر کسی لباس مردم چند قرن پیش را بپوشد، از نظر فقهی حرام نیست، اما در زمان حاضر و عرف امروز، در خیابان به او می خندند و مسخره اش می کنند! به عبارت دقیق تر، هر عملی که به اسم شعائر حسینی (ع) از سوی هر شخص یا جریانی انجام می شود، باید نظریۀ زمان و مکان در آن لحاظ شده باشد و این یعنی مدخلیت اقتاضئات زمانی و مکانی در کیفیّت و چگونگی ابراز شعائر دینی و مذهبی! فقیهی که شرایط، نیازها، هنجارها، ناهنجارها، ارزش ها و ضدّارزش های زمان خود را به خوبی نشناسد، فقیه نیست و هر فتوایی که بدهد، از آن جهت که رنگ روز ندارد، جامعه آن را پس می زند!

    بنابراین هر عملی که فاقد یکی از شروط و معیارهای سه گانۀ فوق باشد، نه تنها صلاحیّت اطلاق عنوان شعائر دینی و مذهبی را ندارد، بلکه مصداق بدعت و خرافه بوده و انجام آن ممنوع و حرام می باشد!

    ادامه دارد…

    مطارحات فی الفکر والعقیدة: الشعائر الحسینیة (ع)؛ بین المنصوصة والمستحدثة

    • تاریخ : 2018/10/04
    • تعداد مشاهده : 1703

  • ویدیوهای ویژه