1) چرا زن برای اثبات تجاوز به خود، به چهار شاهد عادل نیاز دارد تا متجاوز را محکوم نماید؟
2) چرا اسلام اجازه زدن زن را میدهد، ولی اجازه زدن مرد را در صورت ارتکاب خطا نمیدهد؟
3) چرا اسلام اجازه خواستگاری دختر را قبل از سن بلوغ با موافقت ولی امر او میدهد، تا در هنگام بلوغ با شخصی ازدواج نماید که او وی را انتخاب ننموده؟
4) چرا مرد حق دارد چهار زن اختیار کند و زن تنها یک مرد؟
5) چرا مرد حق طلاق دارد و میتواند با یک کلمه طلاق دهد ولی زن نمیتواند؟
6) چرا برای مرد، دهها حوری در بهشت اختصاص مییابد و برای زن هیچ؟
7) چرا زن مجبور به رعایت حجاب است و مرد خیر؟
8) چرا در جنگها دهها زن به ملک یمین(کنیزی) گرفته میشوند و برای کامجویی، خرید و فروش میشوند؟
9) مسلمانان با زنان بر اساس گفته مشهور «نقصان عقل و دین» برخورد میکنند.
چه پاسخی برای این پرسشها، که برخی آنرا دلیلی بر تبعیض میان زن و مرد در اسلام میدانند، وجود دارد؟
۱) لزوم وجود شهود چهارگانه، برای اثبات تحقق دخول است که موجب زنا برای هم زن و هم مرد میگردد و برتری برای هیچیک وجود ندارد و هر دو مستحق سزای آن هستند. در صورتیکه عکس آنرا نیز فرض کنیم، یعنی اگر زنی، مردی را به زور مجبور به زنا کرد، باز هم نیاز به چهار شاهد است.
اما در مورد تجاوز، یعنی اعتداء با ضرب و جرح، با تعداد کمتری شهود ثابت میشود و راههای قضایی خود را نیز دارد.
۲) چه کسی گفته که مرد مضروب نمیگردد؟ تعزیراتی از سوی حاکم شرع وجود دارد که در صورت برخی تخلفات مرد، او نیز بدان مجازات میگردد.
همچنین ما با مضروب ساختن زنان موافق نبوده و آنرا مطلقا جایز نمیدانیم.
۳) دختر در صورت بلوغ، میتواند این ازدواج را رد و یا قبول نماید و اجباری بر او نیست. همچنین دخول بر دختر، قبل از سن بلوغ جایز نیست.
۴) اولین حکمت آن، این است که نَسَبها با هم آمیخته نگردد و فرزندان شناخته شوند، چرا که مشکلاتی در اموال و ارث و غیر آن مترتب میگردد.
۵) دین این اجازه را به زن داده که در حین عقد، وکالت در طلاق را درخواست نموده و حق دارد که مرد را طلاق دهد.
۶) چنین موردی ثابت نیست و دلیلی بر آن نیست.
۷) فلسفه حجاب را در تالیفات بسیاری بیان نمودیم؛ آشکار است که زن نماد زیبایی و جذابیت و شهوت برای مردان است، پس برای محافظت زن از هجوم مردان و مفاسد مترتب بر آن، حجاب واجب گشت.
۸) این موارد، چون بردهداری و غیر آن، با پیدایش اسلام پدید نیامد، بلکه پیش از آن نیز وجود داشت و اسلام تنها قوانینی را برای آن وضع نمود و توانست آن را حذف نموده و امروزه اثری از آن در اسلام نمیبینید.
۹) تعامل با زن اگر مخالف با دین باشد، سرزنش، شایستهی مخالفت کننده است نه دین، چرا که اسلام از بهترین نظامهایی بود که حق زنان را تضمین و محترم شمرد و اگر با نوع تعامل دیگر امتها و ادیان، که برخی زن را زنده میسوزانند، آگاه گردید، برتری اسلام در این مورد را متوجه خواهید شد.