بایگانی مقالات

  • راه حلّ از بین بردن فرهنگ تکفیر، از دیدگاه آیت الله سید کمال حیدری

  • روش از بین رفتن روحیه و فرهنگ تخطئه و تکفیر مخالف در مسائل علمی به طور عام – و در میان شیعیان و اهل سنّت به طور خاص – چیست؟! آیا نظریات علمی و تمهیدات عملی که تا کنون در این زمینه اندیشیده شده است، در عمل نتیجه داده؟! آیا می توان در عین کافر دانستن طرف مقابل، وی را برادر دینی خطاب کرد؟

    آیت الله حیدری بر این باور است که در شرایطی که هم سنّی، از نظر مبانی کلامی و اعتقادی به تکفیر شیعه قائل است (به دلیل انکار دو مسألۀ «مشروعیت خلفا»، و «قبول نداشتن عدالت صحابه»)، و هم شیعه بر اساس اصول اعتقادی خود، سنّی را کافر می داند (به علت انکار «امامت اهل بیت» علیهم السلام)، تلاش در جهت تقریب و وحدت بین شیعه و سنّی چندان اثرگذار نخواهد بود!

    بلکه راهکار مبنایی و ریشه ای برای رسیدن به وحدت واقعی این است که هر دو مکتب، دست از تکفیر و جهنّمی خواندن یکدیگر بردارند و این قضاوت را – همان طور که قرآن کریم فرموده – به خداوند متعال در قیامت واگذار کنند: «وَ قٰالَتِ اَلْيَهُودُ لَيْسَتِ اَلنَّصٰارىٰ عَلىٰ شَيْءٍ وَ قٰالَتِ اَلنَّصٰارىٰ لَيْسَتِ اَلْيَهُودُ عَلىٰ شَيْءٍ وَ هُمْ يَتْلُونَ اَلْكِتٰابَ كَذٰلِكَ قٰالَ اَلَّذِينَ لاٰ يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِهِمْ فَاللّٰهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ اَلْقِيٰامَةِ فِيمٰا كٰانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ» بقره/ ۱۱۳؛ (يهوديان گفتند: «مسيحيان هيچ موقعيتى [نزد خدا] ندارند»، و مسيحيان نيز گفتند: «يهوديان هيچ موقعيتى ندارند [و بر باطلند]»؛ در حالى كه هر دو دسته، كتاب آسمانى را مى خوانند [و بايد از اين گونه تعصبها بركنار باشند] افراد نادان [ديگر، همچون مشركان] نيز، سخنى همانند سخن آنها داشتند! خداوند، روز قيامت، دربارۀ آنچه در آن اختلاف داشتند، داورى مى كند).

    و این مهم (یعنی دست برداشتن از تکفیر یکدیگر) تحقّق نمی یابد مگر اینکه هر دو گروه، اعتقادات اصلی خود را – در عین قائل شدن به اهمیت آن و کوتاه نیامدن از بیان آنها – صرفاً یک امر اجتهادی و نظری بدانند، نه یک مطلب واضح و شفاف و بدیهی که نپذیرفتنش به منزلۀ انکار بدیهیات و مسلمات قلمداد شده و مستلزم کفر باشد!

    اگر این برداشت جدید و علمی، برای هر دو طرف حاصل شود؛ یعنی این مبانی خود را اجتهادی و نظری بدانند، طبیعتاً عدم اعتقاد به آنها از سوی طرف مقابل، مستلزم تکفیر نخواهد بود، زیرا در امور نظری و اجتهادی، راه برای بحث و تبادل نظر باز است و اصلاً تکفیر معنا نخواهد داشت؛ چون نپذیرفتن یک امر نظری و علمی بر اساس ادلّه، غیر از انکار یک امر واضح و قطعی است!

    باید توجه داشت که مسألۀ تکفیر اساساً در جایی مطرح می شود که کسی یک امر مهمِ ضروری، بدیهی و روشن را آگاهانه انکار کند، اما وقتی بحثی نظری و اجتهادی شد، دیگر تکفیر خود به خود منتفی می شود؛ زیرا هیچ کس شرعاً و عقلاً حق ندارد طرف خود را به خاطر قبول نکردن یک مسألۀ اجتهادی، علمی و غیر بدیهی – که برای آن دلایل فراوانی هم دارد – تکفیر کند و یا از او بخواهد به زور و بر خلاف ادله ای که برای خودش حجت است، به عقیدۀ طرف مقابل بگراید!!! همان طوری که وقتی دو فقیه، پس از طی فرایند علمی و اجتهادی که مبتنی بر مبانی و ادلّۀ فروان است، نهایتاً به دو حکم مخالفِ هم دست می یابند، هیچ یک حق ندارد دیگری را گمراه و کافر بداند؛ چرا که حکمِ به دست آمده، یک امر واضح و دو دو تا چهارتا نبوده که یک طرف، آگاهانه و تعمداً چشم خود را به روی آن ببندد و بر خلاف آن حکم بدهد! بلکه هر یک حق دارند بر اساس روش و عملیات استنباطی و استدلالی خود، در آخر کار به حکم و نظریه ای متفاوت برسند. پس در این میان ملاک، فقط و فقط دلیل است.

    خلاصه آنکه از دیدگاه آیت الله حیدری، وحدت بین شیعه و سنّی به معنای واقعی کلمه، تنها زمانی تحقق می یابد که هر دو طرف، اعتقادات اصلی خود را نه اموری بدیهی و قطعی و اظهر من الشمس! که طرف مقابل باید بدون چون و چرا آنها را بپذیرد، بلکه – در عین اعتقاد به اهمیت فوق العاده شان – آنها را صرفاً یک سلسله مطالب علمی و نظری بدانند که مخاطب حق داشته باشد با استدلال آنها را بررسی کند و نهایتاً اگر آنها را قابل قبول یافت به بدانها معتقد گردد، و چنانچه معقول نیافت، نپذیرد.

    معظم له معتقد است که اگر امری برای یک طرف واضح و بدیهی بود، لزومی ندارد برای طرف مقابل هم کاملاً روشن و بدیهی باشد! چه بسیار مسائلی که برای دیگران بدیهی، شفاف و بی چون و چراست، اما برای ما نظری و غیرقابل قبول است، و بالعکس.

    • تاریخ : 2016/12/25
    • تعداد مشاهده : 1545

  • ویدیوهای ویژه