در قرآن کریم برای امام، شرایط و خصوصیاتی ذکر شده است که با شناخت آنها و کنار هم قرار دادنشان می توان تصویری قرآنی و کامل از امامت و ملزومات آن به دست آورد. یکی از آیاتی که در آن به شروط و اوصاف امام پرداخته شده، آیۀ ۷۳ از سورۀ انبیاء می باشد: «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إيتاءَ الزَّكاةِ وَ كانُوا لَنا عابِدين» (و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به امر ما هدايت مىكردند، و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان عابد بودند).
هدایت گری، وحی و عابد بودن
همان طور که مشاهده می شود، در آیۀ فوق چند ویژگی برای امام ذکر شده است: ۱) هدایت گری ۲) وحی و ۳) عابد بودن. به تعبیر ساده تر می توان گفت از منظر قرآن کریم، امام کسی است که اولاً مظهر اتمّ اسم «هادی» خداوند در روی زمین است، ثانیاً برخی امور از قبیل فعل خوبی ها، اقامۀ نماز و دادن زکات به او «وحی» می شود، و ثالثاً شخصی است که خداوند متعال او را «عابد» می نامد.
باید توجّه داشت اگر این آیه و سایر آیات مشابه – که بیانگر شروط و ویژگی های امام هستند – کنار هم گذاشته شوند، در نهایت امامتی را ترسیم می کنند که هر کسی نمی تواند به راحتی مصداق آن باشد! وقتی این شروط کلّی و اساسی برای امامت از قرآن کریم استخراج و استنباط شد، راه برای پیدا کردن مصداق آن هموارتر می شود.
آیت الله حیدری بر این باور است که در قرآن کریم برای امام – به جز سه وصف مذکور – ویژگی های متعدّد دیگری ذکر شده است که اگر آنها را ملاک و معیار شناخت امامت بدانیم، نه خلفای اموی و عباسی، نه خلفای سه گانۀ مورد نظر اهل سنّت و نه هیچ کس دیگر، جز اهل بیت (علیهم السلام) صلاحیت مصداق قرارگرفتن برای یک چنین جایگاه عظیم و بلندی را ندارد. اما چنانچه از شناخت امام به معنای قرآنیِ آن غفلت شود و بحث ها فقط روی روایات و تعریف عرفی و سیاسی از امامت متمرکز گردد، مشکلِ تعیینِ مصداق حقیقی برای امامت همچنان به قوّت باقی خواهد ماند.
باید افزود از دیدگاه علامه حیدری متکلمین شیعه و سنّی توجّه و تمرکز اصلی بحث خود را در مسألۀ امامت، بیشتر به امامت و زعامت سیاسی – که تنها یکی از شئونِ حقیقت امامت است – معطوف نموده و در کتب خود کمتر به امامت قرآنی پرداخته اند! (ر.ک: مقدمۀ کتاب عصمت در قرآن، ص ۱۱ – ۲۴).