بایگانی مقالات

  • بعد عملی عرفان امام خمینی (قدّس سرّه الشریف) از دیدگاه آیت الله حیدری (دام ظله)

  • بعد عملی عرفان امام خمینی (قدّس سرّه الشریف) از دیدگاه آیت الله حیدری (دام ظله)

    از ناحیۀ متّهم شدن عرفا به گوشه گیری، شبهه هایی از سوی مخالفان در مورد عرفان و عرفا وجود دارد. عرفان به این متّهم است که عارف وقتی کارش را شروع می کند، سر به کوه می گذارد و از آنجا بر جامعه می نگرد، و سخنانی از این قبیل که دربارۀ عرفان و اهل معرفت گفته می شود، اما تجربۀ امام خمینی (ره) همۀ این شبهه ها را کنار نهاد و این مسأله از لابه لای زوایای روحی و شخصیت وی به عنوان یک عارف ربانی و نیز از طریق ابعاد عرفان عملی که وی در زندگی اجتماعی و سیاسی خویش از خود به یادگار گذاشت، قابل فهم است، و همین امر موجب شده بود برخی چنین بپندارند که وی اصلاً اهل عرفان نبود! و بر این پندار خود، به طرح حکومت اسلامی که وی برای تحقّق آن تلاش کرد و آن را رهبری نمود، استدلال می کنند؛ کاری که – به زعم ایشان – با مرام و مسلک عرفا و روح عرفان همخوانی ندارد؛ زیرا آنها اموری همچون در دست گرفتن حکومت و رهبری جامعه را از شئون دنیوی می دانند که عارف نباید به آنها اعتنایی داشته باشد. این مسأله ما را به این بحث وا می دارد که بپرسیم آیا عرفان فقط نظریۀ بدون اجراء و عمل است؟ و عارف در عرفان خود تنها به فکر خود است و فقط به خویش می پردازد و یا اینکه عرفان او، وی را به جامعه منتقل می کند و اساساً از دل اجتماع می گذرد؟

    این از مهمترین بحث هایی است که در زمینۀ مباحث عرفانی مطرح است. از این رو باید به این پرسش ها پاسخ داد و به تبیین شخصیت عرفانی امام خمینی (ره) و تمییز آن از دیگر ابعاد شخصیتی وی پرداخت و به ویژگی های عام عرفان در نزد این عارف بزرگ اشاره کرد.

    ویژگی های عرفان عملی امام خمینی (ره)
    از جنبه های بارز شخصیت امام خمینی (ره)، بُعد عرفانی و سلوکی وی بود که در نوشته ها، سخنان و سخنرانی های وی نمود داشت، به گونه ای که بسیاری را شگفت زده کرده بود در حدّی که به وی به عنوان یکی از بزرگترین عارفان ممتاز این عصر اشاره می کردند. این ویژگی امام (ره) بر دیگر جنبه های علمی و معرفتی شخصیت او نظیر فقاهت، تفلسف و یا رهبریِ یکی از بزرگترین انقلاب های تاریخ، غلبه داشت. واقعیت آن است که حضرت امام (ره) افزون بر اینکه به مکتب عرفان نظری ویژه ای تعلّق داشت، در جنبه های سلوک عملی، خود به عنوان مؤسّس و بنیانگذار مکتبی نو و متمایز مطرح بود به طوری که می توان گفت کسی پیش از وی، یکچنین مکتبی را در زمینۀ عرفان عملی بنا ننهاده است. از دیدگاه بنده، امام خمینی (ره) در جنبه های عملی و سلوکی، بر دیگر عارفان، بسیار برتری داشت و می توان گفت کسی در این وادی بر وی سبقت نجسته بود. ویژگی های عرفان عملی حضرت امام (ره)، در موارد متعدّدی نمود یافته است که با بهره گیری از نوشته های عرفانی ایشان به گوشه هایی از آن ها اشاره می کنیم:
    ۱) توجّه به خداوند غنیّ مطلق
    ۲) اعتقاد به مرجعیت بنیادی قرآن برای عرفان
    ۳) ادعیه و مناجات، ابزار سلوک
    ۴) دوری از دنیاخواهی
    ۵) پرهیز از گوشه گیری و انزوا
    ۶) تصدّی کارهای سیاسی و اجتماعی
    ۷) انتخاب دوستان و رفیقان صالح

    (برگرفته از کتاب عرفان شیعه، ص ۳۱۶ – ۳۰۵)

    ویژگی های عرفان عملی امام خمینی (ره)
    از جنبه های بارز شخصیت امام خمینی (ره)، بُعد عرفانی و سلوکی وی بود که در نوشته ها، سخنان و سخنرانی های وی نمود داشت، به گونه ای که بسیاری را شگفت زده کرده بود در حدّی که به وى به چشم يكى از عارفان ممتاز اين عصر نگاه مى كردند. این ویژگی امام (ره) بر دیگر جنبه های علمی و معرفتی شخصیت او نظیر فقاهت، تفلسف و یا رهبریِ یکی از بزرگترین انقلاب های تاریخ، غلبه داشت. واقعیت آن است که حضرت امام (ره) افزون بر اینکه به مکتب عرفان نظری ویژه ای تعلّق داشت، در جنبه های سلوک عملی، خود به عنوان مؤسّس و بنیانگذار مکتبی نو و متمایز مطرح بود به طوری که می توان گفت کسی پیش از وی، یکچنین مکتبی را در زمینۀ عرفان عملی بنا ننهاده است. از دیدگاه بنده، امام خمینی (ره) در جنبه های عملی و سلوکی، بر دیگر عارفان، بسیار برتری داشت و می توان گفت کسی در این وادی بر وی سبقت نجسته بود. ویژگی های عرفان عملی حضرت امام (ره)، در موارد متعدّدی نمود یافته است که با بهره گیری از نوشته های عرفانی ایشان به گوشه هایی از آن ها اشاره می کنیم:
    ۱) توجّه به خداوند غنیّ مطلق
    ۲) اعتقاد به مرجعیت بنیادی قرآن برای عرفان
    ۳) ادعیه و مناجات، ابزار سلوک
    ۴) دوری از دنیاخواهی
    ۵) پرهیز از گوشه گیری و انزوا
    ۶) تصدّی کارهای سیاسی و اجتماعی
    ۷) انتخاب دوستان و رفیقان صالح

    ۱. توجه به خداوند غنى و مطلق
    اين از نخستين و بلكه از اساسى ترين گام هايى است كه انسان از آن جا به سوى خداوند متعال حركت مى كند. در وجود خود احساس مى كند كه فقیر است و در وجود و كمال خود به موجودی که غنىّ مطلق است، نيازمند مى باشد. امام خمينى (ره) در وصيت به فرزندش از همين منظر به ضرورت فهم اين معنا و احساس آن به طور دائمى در درون خويش توجه مى دهد و مى نويسد: «فرزندم احمد ـ رزقك الله هدايته ـ جهان چه ازلى و ابدى باشد يا نه و چه سلسله هاى موجودات غير متناهى باشند يا نه، همه فقيرند؛ چون هستى، ذاتىِ آنان نيست. اگر با احاطه عقلى، جميع سلسله هاى غير متناهى را بنگرى، آواى فقر ذاتى و احتياج در وجود و كمال آنها به وجودى كه بالذات موجود است و كمالات، ذاتىِ آن است، مى شنوى. [۱]

    ۲. قرآن كريم، مرجع بنيادى براى عرفان
    قرآن كريم در نگاه امام خمينى: «كتاب معرفة الله» و طريق سلوكه به او است[۲] و از باب اينكه در برگيرنده حقايق عرفانى است، در آن حقايق و معارفى است كه در جهان آن روز ـ چه رسد به محيط نزول آن ـ سابقه نداشت.[۳] امام به بيشتر از اين باور دارد، به گونه اى كه عرفان و مسائل آن را از معجزه هاى قرآن مى شمارد: «بالاترين و بزرگترين معجزه آن همين است. آن مسايل بزرگ عرفانى كه در يونان نزد فلاسفه آن سابقه نداشت»[۴] و در اشاره به اين كه عرفان منابع خودش را از قرآن و نه از آثار پيشينيان مى گيرد مى نويسد: «عرفان بزرگ اسلام كه از آن ذكر مى كنند همه از اسلام اخذ نموده و از قرآن كريم گرفته اند، و مسايل عرفانى به آن نحو كه در قرآن كريم است در كتاب ديگر نيست». [۵]

    ۳. دعاها و مناجات ها، ابزار سلوك
    رياضت هاى روحى به تنهايى نمى توانند ابزارى براى پيمودن مسير به سوى خداوند متعال باشند. در نظر امام خمينى (ره)، چيزى برتر، والاتر و ارزشمندتر وجود دارد. اين ابزار، دعاهای مأثور از ائمه اهل بيت عصمت (عليهم السلام) مى باشد. اين ها برترين ابزارى هستند كه ما را به معرفت خداى سبحان هدايت مى كنند: «پسرم! دعاها و مناجات هايى كه از ائمه معصومين (عليهم السلام) به ما رسيده است، بزرگ ترين راهنماهاى آشنايى با او ـ جلّ و علا ـ است و والاترين راهگشاى عبوديت و رابطه بين حق و خلق است» [۶]

    ۴. دورى از دنياخواهى
    انسان در عالم دنيا تلاش مى كند براى رسيدن به خداوند، راه درست را بپيمايد، اما با دشوارى هاى بسيارى مواجه مى شود. شيطان، بندگان صالح خداوند را وعده داده كه آنان را از راه مستقيم منحرف كند. اسلام براى ترسيم راه سالم براى عبادت خداوند متعال، چندين امر را به عنوان مانع و گردنه مطرح نموده است كه سر دستۀ آنها، دنيا طلبى است. در وصيت هاى مرحوم امام خمينى (ره) نيز، دنيا طلبى به عنوان سرچشمۀ گرفتارى ها و ريشۀ اشتباهات و منبع همۀ عذاب ها و هلاكت ها معرفى شده است: «آنچه مورد نكوهش، و سرمايه و اساس شقاوت و بدبختى ها و هلاكت ها و رأس تمام خطاها و خطيئه ها است، حب دنيا است كه از حب نفس نشأت مى گيرد». [۷]

    ۵. پرهيز از گوشه گيرى
    آيا گوشه گيرى و عزلت و پرداختن به عبادت و دورى از مسائل جامعه و دست شستن از راهنمايى، ارشاد و آموزش مردم و ترك امر به معروف و نهى از منكر و ديگر امور – كه برخی از اهل عرفان، آن ها را اساس عرفان مى شناسند – حقيقت عرفان و سلوك است؟! امام خمينى (ره) به اين گونه پرسش ها و اشتباهات، با كمال وضوح و صراحت پاسخ داده و ترديدها را كنار زده و دشوارى هايش را حل كرده است. رسول خدا (صلى الله عليه وآله وسلّم) به مرتبه اى رسيده بود كه در آن مرتبه، همه حقايق را بدون حجاب مى ديد و اين با عروج و دست يابى به كمال انسانيت بود: «در عين حال، در تمام ابعاد انسانيت و مراحل وجود حضور دارد و مظهر اعلاى (هو الاول والاخر والظاهر والباطن) (حديد/ ۵۷) مى باشد، و مى خواهد همه انسان ها به او برسند و چون نرسيده اند، گويى رنج مى برد».[۸] بنابراين راه به سوى خدا، از كار واجبِ بزرگى كه بر دوش پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلّم) نهاده شده بود، جدا نيست و آن امر واجب، هدايت بشر بود.

    ۶. تصدّى كارهاى سياسى و اجتماعى
    از جمله مسائل متفرع بر موضع اسلام و مكتب عرفان در خصوص عزلت و گوشه گيرى، پرداختن به مسائل سياسى و مسئله حكومت و دولت و امثال آن است. شايد اين ویژگی، از امور و امتيازاتى است كه امام خمينى (ره) به عنوان عارفى ربانى توانست تلاش در اين فضا و قلمداد نمودن آن به عنوان كارى كه موجب قرب الهى مى گردد را، وارد روش و مسلك عرفانى كند: «چه بسا متصدى امور حكومت، كه با انگيزۀ الهى به معدن قرب حق نائل مى شود، چون داوود نبى و سليمان پيامبر (عليهما السلام). بالاتر و والاتر چون نبى اكرم (صلى الله عليه وآله وسلّم) و خليفۀ بر حقش على بن ابي طالب (عليه السلام) و چون مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشريف) در عصر حكومت جهانى اش». [۹]

    ۷. انتخاب دوستان و رفيقان صالح
    در آموزه هاى اسلامى و راهنمايى هایی که به مسلمانان شده است، معاشرت با اهل ايمان و صلاح، مورد تأکید قرار گرفته است. در اين مورد، احاديث مستفيض و بلکه متواتر وجود دارد. محور اين احاديث، چگونگى انتخاب دوست است. در خصوص شرايط معاشرت و آداب و ويژگى هاى دوست خوب و ديگر امور مربوط به رفاقت، شرح هاى مفصلى وجود دارد. اسلام از آن رو در اين مورد سخت مى گيرد كه انسان از راه معاشرت، اعمال صالح و فاسد را كسب مى كند. مرحوم امام خمينى (ره) از اين نكته غفلت نورزيده و در وصيت خود به فرزندش سيد احمد خمينى (ره) چنين مى نويسد: «از وصيت ها [ى] من كه در آستانۀ مرگ [هستم] و نَفَس هاى آخر را مى كشم، به تو كه از نعمت جوانى برخوردارى، آن است كه معاشران خود و دوستان خويش را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجه به معنويات و آنان كه به حب دنيا و زخارف آن گرايش ندارند و از مال و منال به اندازه كفايت و حد متعارف پا بيرون نمى گذارند و مجالس و محافلشان آلوده به گناه نيست و از اخلاق كريمه برخوردارند، انتخاب كن». [۱۰]🍃🍃🍃

    (برگرفته از کتاب عرفان شیعه، ص ۳۱۶ – ۳۰۵)

    منابع:
    ۱. نامه هاى عرفانى، ص۷۰.
    ۲. همان، ص ۷۲.
    ۳. همان، ص ۷۳.
    ۴. همان، ص ۷۳.
    ۵. همان، ص ۷۳.
    ۶. همان، ص ۷۳.
    ۷. همان، ص ۷۵.
    ۸. همان، ص ۷۵.
    ۹. همان، ص ۷۵.
    ۱۰. همان، ص ۷۵.

    • تاریخ : 2017/02/12
    • تعداد مشاهده : 1560

  • ویدیوهای ویژه