بایگانی مقالات

  • اقسام سه گانۀ هدایت الهی در قرآن کریم (بخش اول)

  • اقسام سه گانۀ هدایت الهی در قرآن کریم

    (بخش اوّل)

    با مراجعه به قرآن کریم مشاهده می کنیم که در آن به انواع مختلفی از هدایت اشاره شده است:

    قسم اوّل: هدایت تکوینی عامّه (هدایت فطری)

    این هدایت، هدایتی است که به امور تکوینی تعلّق می گیرد، همانند هدایت انواع مخلوقات به سوی کمالی که برای آن آفریده شده اند و همچنین هدایت به سوی کارهایی که از پیش برای آنها در نظر گرفته شده است. به بیان دیگر، این هدایت عبارت است از هدایت هر یک از مخلوقات در مسیر اموری که برای آنها مقدّر شده و اجلی که برای آنها قرار داده شده است.

    خداوند متعال در قرآن کریم به این نوع از هدایت چنین اشاره فرموده است: «الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی»؛ طه/ ۵۰ (گفت: پروردگار ما کسی است که به هر چیزی خلقت خاصّ او را عطا کرده، سپس راهنمایی نموده است).

    در آیۀ شریفۀ فوق، هدایت کننده و هدایت شونده به طور مطلق به کار رفته، قبل از آن نیز به سخنی جز آفرینش اشیاء اشاره نشده است. ظاهر آیه چنین نشان می دهد که مراد، هدایت هر شیء – طبق آنچه که در آیه آمده – به سوی هدف اوست، و هدف همان غایتی است که وجودش به آن مربوط و منتهی می شود و به خاطر آن خلق شده و هدایت به سوی آن؛ یعنی حرکت و سیر در جهت وصول به آن. همچنین همۀ این اشیاء و مخلوقات با یکدیگر مناسبت دارند.

    بنابراین هدایت به این معنا، بیانگر برقراری نوعی رابطه میان نیروها و ابزارهایی که در شیء نهفته، با آثار آنها برای رسیدن به غایت وجودی آن شیء می باشد. برای مثال جنین انسان که نطفه ای به صورت انسان است، در درون خود به اعضاء و نیروهایی مجهز شده که از لحاظ افعال و آثار با کمال بدنی و نفسانی او متناسب است و به نطفۀ انسان استعدادهای خاص انسانی داده شده، سپس با نیروها و اعضایی که به او داده می شود، به سوی هدف مدّ نظر هدایت و حرکت داده شده، که این همان غایت وجود انسانی و کمال نهایی است که به این نوع مربوط می شود.

    از اینجا معنای عطف «هدایت» بر «اعطی کل شیء خلقه» با «ثم» مشخص می شود، که مراد از آن تأخر رتبی است؛ یعنی سیر و حرکت شیء – از لحاظ رُتبی – بعد از خلقت او قرار می گیرد، و این تأخّر در موجودات جسمانی، به صورت نوعی تدرّج زمانی است.

    در مقابل این نوع از هدایت (هدایت عام)، چیزی قرار نمی گیرد؛ همان طور که چیزی در مقابل رحمت عامه قرار نمی گیرد؛ از همین رو مشخص می شود که این نوع از هدایت با هدایتی که در مقابل گمراهی قرار می گیرد (هدایت خاصّ)، فرق می کند. لذا خداوند متعال هدایت خاصّه را برای برخی از افراد اثبات نموده، و از برخی دیگر از افراد نفی نموده و به جایش ضلالت را برای ایشان قرار داده و فرموده است: «الله لا یهدی القوم الظالمین»؛ جمعه/ ۵ (خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمی کند)، و نیز فرموده: «والله لا یهدی القوم الفاسقین»؛ الصف/ ۵ (و خداوند گروه فاسقان و گناهکاران را هدایت نمی کند)؛ و آیات فراوان دیگر از همین سنخ، در حالی که هدایت عامه از هیچ یک از مخلوقات نفی نشده است.

    همچنین مشخص می شود که این هدایت، غیر از هدایت عامۀ انسان است که شامل مؤمن و کافر می شود، همان گونه که خداوند فرمود: «انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا»؛ الدهر/ ۳ (ما راه را به او نشان داده ایم، چه سپاسگزار باشد و چه ناسپاس)؛ و نیز در این آیه که فرمود: «واما ثمود فهدیناهم فاستحبوا العمی علی الهدی»؛ فصلت/ ۱۷ (و اما ثمود [قوم صالح] را هدایت نمودیم، ولی آنها گمراهی را بر هدایت ترجیح دادند).

    هدایتی که در این دو آیه و آیات مشابه دیگر آمده، صرفاً شامل اهل عقل و شعور می شود [یعنی سایر موجودات و مخلوقات که ظاهراً عقل و شعور ندارند را در بر نمی گیرد، مثل حیوانات و جمادات و غیره]، حال آنکه دانستیم آنچه که در آیۀ «الذی اعطی که شیء خلقه ثم هدی»؛ طه/ ۵۰ (پروردگار ما کسی است که به هر چیزی خلقت خاصّ او را عطا کرده، سپس راهنمایی نموده است) آمده؛ و همچنین آنچه که در آیۀ ۲ و ۳ از سورۀ مبارکۀ الاعلی آمده است: «الذی خلق فسوی * والذی قدر فهدی» آن کس که [هر موجودی را] آفرید و [اعضاء او را متناسب با یکدیگر و بر وفق هدف اصلی خلقتش] راست و درست نمود * و آن کس که [برای هر آفریده ای از حیث کم و کیف وجودی] اندازه ای قرار داد، پس [او را به سوی کمالش] هدایت نمود)، از لحاظ غایت و مصداق عمومیت دارد [یعنی از طرفی شامل همۀ موجودات اعم از انسان و غیر انسان می شود، و از سوی دیگر همۀ انسان ها چه کافر و چه مؤمن را در بر می گیرد].

    بنابراین، این نوع هدایت شامل اهل عقل و شعور و نیز غیر آنها می شود. هدایت عامّۀ تکوینی عبارت است از هدایت الهی نسبت به هر شیء به سوی کمال وجودی آن و ایصالش به غایت خلقتی که برای آن خلق شده است، و آن همان تمایل شیء به مقتضیات خود – که شامل ایجاد، استکمال، افعال، حرکت و غیره است – می باشد.

    در نتیجه می توان گفت آیات قرآن نشان می دهند که اشیاء و موجودات – بدون استثناء – به سوی غایت و اجل خودشان به وسیلۀ هدایت عامّۀ الهی در حال حرکت و صیرورت هستند، و این هدایت به معنای رساندن و ایصال به مطلوب است و نه ارائۀ طریق [به نحو تشریعی].

    ادامه دارد…..

    اللبّاب فی تفسیر الکتاب، ص ۳۵۱ – ۳۵۹.

    • تاریخ : 2017/07/01
    • تعداد مشاهده : 5029

  • ویدیوهای ویژه