محضر مبارک حضرت آیت الله حیدری(دام ظله)؛
سلام علیکم،
ضرورت منهج شناسی در تفسیر قرآن چیست؟ لطفا توضیح بفرمایید؟!
در جواب بیان می شود که:
🔷 معرفی موضوع
منهج چراغ راه محقق است. اگر محققی بدون انتخاب منهج تحقیق علمی خود را شروع کند، دچار مشکلات جدی معرفتی شده و به همان اندازه که پژوهش و بحث می کند، از هدف خود دور می شود.
در مباحث قرآنی و تفسیری نیز منهج شناسی اهمیت ویژه ای دارد و به طور کلی پژوهش بدون منهج مصداق حدیث امام صادق علیه السلام است که فرمودند :
« الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ لَا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ إِلَّا بُعْداً. »
(کسی که بدون بصیرت کاری انجام می دهد بسان رهروی است که به بیراهه می رود، از این جهت که هر چقدر در بیراهه سیر می کند، از مقصد بیشتر دور می شود.) (الکافی، ج ۱ ص ۴۳)
🔷 تبیین
منهج تفسیری عبارت است از شاکله و روش کشف مقاصد قرآن کریم.
محققی که در پژوهش خود به استدلال های عقلی تکیه می کند، منهجش عقلی است. در مقابل، محققی که به ادله ی نقلی تکیه می کند، منهج نقلی را برگزیده است یا کسی که به تجربه ی بشری اهمیت بسزایی داده و آن را مبنای پژوهش خود قرار می دهد، منهجش تجربی است.
در منهج آنچه که اهمیت ویژه دارد، دلیل است. اگر دلیل نباشد، منهج هم نیست و انسانی که بدون دلیل پژوهش می کند، منهج ندارد.
بنا بر این تعیین یک منهج قبل از شروع فرآیند پژوهش اولین و مهمترین گامی است که پژوهشگر در مسیر پژوهش و مفسر قرآن در مسیر تفسیر خود باید بردارد.
متأسفانه با مطالعه ی کتب بخش قابل توجهی از علمای اسلام در زمینه های مختلف، مشاهده می کنیم که بعضی از این آثار از فقدان منهج رنج می برند.
به عنوان مثال در مباحث ادبی شاهد ادله ی فلسفی و یا در مباحث اصول فقه، شاهد مجموعه ای از علوم هستیم.
این فقر منهج گاهی آنچنان جدی و فراگیر می شود که اضطراب در آراء سر تا سر یک پژوهش را فرا می گیرد. حتی گاهی این مسأله به جایی می رسد که همانند علم اصول فقه، اصولیون در تعریف اصل این علم نیز نمی توانند همسو باشند.
یکی دیگر از آفت های فقدان منهج در مباحث علمی به طور کلی و تفسیر قرآن به صورت خاص، وارد شدن نگرش ها و پیش فرض های محقق در فرآیند تحقیق است.
اگر محقق قبل از شروع تحقیق خود را از پیش فرض ها و نگرش های از پیش ساخته ی در ذهنش نرهانده و همچنین در تعیین منهج علمی خود تلاشی نکرده باشد، تحقیق او و همچنین تفسیر وی از از آیات قرآنی کاشف مقاصد قرآن نخواهند بود. چرا که با فقدان منهج، وی خواسته یا ناخواسته به دنبال توجیه پیش فرض های خود و دست و پا کردن شواهد قرآنی برای موجه نشان دادن آن ها خواهد رفت، نه کشف مقاصد قرآن کریم.
نتیجه
تفسیر قرآنی که مبتنی بر منهجی روشن و مجرد از گرایش ها و پیش فرض های مفسر نباشد نه تنها کاشف از مقاصد قرآن کریم نخواهد بود بلکه ترسیم کننده ی بی راهه ای است که انسان را از مقاصد این کتاب مقدس دور می کند.
(آیت الله سید کمال حیدری، منطق فهم القرآن، ص ۴۱-۴۵)