محضر مبارک حضرت آیت الله حیدری(دام ظله)؛
سلام علیکم،
شرط اول عالمان دین چیست؟ لطفا توضیح دهید.
در جواب بیان می شود که:
اجتهاد در تفسیر و قرآن شناسی، شرط اول عالمان دین
کسی که در درجه اول مفسر و قرآن شناس نباشد، نمی توان وی را عالم دین به معنای واقعی کلمه دانست!
(بخش دوم)
…. بر این مبنا، اگر از کسی که در فقه و اصول نه تنها پنجاه سال، بلکه صدها سال زحمت کشیده و صدها جلد کتاب هم در این زمینه تألیف کرده، پیرامون قرآن سؤال کنم و از نقش و تأثیر قرآن در علومی که وی آموخته پرس و جو کنم، و او در جواب بگوید قرآن نقش چندانی ندارد، یک چنین شخصی در نظر بنده اصلاً مجتهد نیست، در هیچ علمی! و طبعاً رجوع به او در فهم معارف دینی – چه در فروع دین و چه در اصول دین – جایز نیست!
همانگونه که اگر فرض کردیم کسی که در فروع دین مقلّد است، آیا می توان به او رجوع کرد یا نمی توان؟ خیر ممکن نیست، چرا؟ به دلیل اینکه جواز رجوع، متوقف است به رجوع به متخصّص، پس اگر خودش مقلد بود، متخصص محسوب نمی شود تا اینکه دیگران بتوانند به او رجوع کنند.
در همین راستا، یکی از مهمترین مقدمات استنباط احکام فقهی، در درجۀ اوّل احاطه به فقه قرآن کریم است.
اگر کسی بگوید به آیات الاحکام احاطه دارد، می گویم این کفایت نمی کند! زیرا منظومۀ معارف دینی، یک منظومۀ هماهنگ است؛ به این معنا که جهان بینی توحیدی و شناخت مجتهدانه و تفصیلی اعتقادات، بر معارف اخلاقی و عملی و فقهی تأثیر مستقیم می گذارد، پس کسی که از آنها مطلع نیست و در بسیاری از موارد خودش در حوزۀ اعتقادات مقلّد است، ممکن است حتی گاهی از سر بی اطلاعی، بر خلاف قرآن هم فتوا بدهد!
پس طبق مبنای بنده، محوریت در حوزه های علمیه، اولاً و بالذات باید متعلّق به قرآن باشد، آن هم نه در حدّ برخورداری از یک سلسلسه اطلاعات کلّی و سطحی، بلکه به معنای اجتهادی و تخصّصی.
الان در حوزه های علمیۀ ما فقه و اصول فقه خوانده می شود و می گویند که علم اصول، منطق علم فقه است؛ همانگونه که شهید صدر می فرماید؛ یعنی ابزاری که در استنباط احکام فقهی به آن نیازمندیم. عرض بنده این است که همان طور که روایات، نیازمندِ منطق و اصولِ خاصِّ به آن، جهت فهم کلام پبامبر (ص) و ائمه (ع) می باشد، همچنین لازم است برای فهم قرآن هم یک منطق و اصول خاصی داشته باشیم؛ لذا بنده کتابی در همین زمینه نوشتم در سه جلد به نام «منطق فهم القرآن». باید توجه داشته که «فهم» قرآن هم غیر از «تفسیر» آن است.
این علم، اصول فهم قرآن کریم است. ما اگر از منطق فهم قرآن آگاهی نداشته باشیم، در فهم و تفسیر آن دچار مشکلات جدی می شویم. همانگونه که نمی توان بدون احاطه به علم اصول فقه، وارد کتاب وسایل الشیعه شد، همچنین نیاز به علم اصول و منطق فهم قرآن داریم تا بتوانیم آیات قرآن را حتی الإمکان به خوبی متوجه شویم. در حوزه های علمیۀ ما، جایگاه علم اصول و منطق فهم قرآن کجاست؟! معارف قرآن کریم، در حوزه های علمیۀ ما عملاً مهجور است.
ادامه دارد….
برگرفته از برنامه “من فکر السید الحیدری”، جلسه ۹