بایگانی مقالات

  • اصول و گام های اصلاح اندیشۀ دینی (در تفکر شیعی)

  • گام چهارم اصلاحی: التزام به قاعدۀ «محوریّت قرآن و مداریّت سنت»
    آیا محوریّت قرآن، به معنای حذف سنّت است؟!


    ممکن است کسانی از روی اشتباه بپندارند که در پرتو اسلام «قرآن محور» و «عقل مدار» (عقل قطعی)، برای سنّت شریفه در فهم، ارائه و اجراء دین، جایی باقی نمی ماند، اما باید گفت این برداشت، اشتباه است؛ زیرا ما به ضرورت مراجعه به سنّت، اعتقاد راسخ داریم؛ همان طور که به لزوم رجوع به «قرآن» و «عقل قطعی» باورمندیم. در اصل اینکه برای فهم دین و تبیین آن، باید علاوه بر عقل و قرآن، به سنّت هم عنایت داشت، تردیدی نیست؛ بلکه همۀ بحث دربارۀ فهم نقش سنت در شکل دهی و تکوّن معرفت دینی در زمینه¬های مختلف اعتقادی، فقهی، تفسیری، اخلاقی و عرفانی است.

    نقش سنّت، یک «نقش تبیینی» است و نه «نقش محوری»!
    از دیدگاه ما نگرش صحیح این است که سنّت، از نظر معرفتی باید در طول و راستای متن قرآنی حرکت کند؛ از همین رو، نقش سنّت، یک «نقشِ مداری» و جانبی است، و نه یک «نقشِ محوری» و مرکزی! این همان تفاوت اساسی و بنیادین بین «اسلام قرآن محور» – که ما بدان سخت اعتقاد داریم – و بین «اسلام حدیث محور» است که بر امّت تحمیل شده است. از منظر «اسلامِ محوریّتِ قرآن»، «کتاب الهی» و «عقل قطعی» محور مشترک در حرکت دینی بوده و سنّت، صرفاً بر مدار آن دو می چرخد و نه بیشتر! بنابراین نقش و کارکرد اصلی سنّت، یک نقش و کارکرد «تبیینی و تفصیلی» است. در مقابل، «اسلامِ محوریّتِ حدیث»، روایت را اساس و مبنای دین شناسی قرار داده و قرآن و عقل را در حاشیه می نهد. در نتیجه، نظریۀ اسلام قرآن محور، سنت را کنار نمی نهد – آن گونه که برخی سطحی نگران یا غرض ورزان تلاش می کنند القاء کنند –، بلکه صرفاً نقش و جایگاه اصلی و حقیقی سنّت را مشخص می کند و در واقع، این نقش را قرآن کریم بر عهدۀ سنّت نهاده و فرموده است: «وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»؛ نحل/ ۴۴ (و اين قرآن را به سوى تو فرستادیم، تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى، و شاید بينديشند).

    خلاصۀ نقش سنّت، «تبیین قرآن» است. باید عنایت داشت که سنت چیزی را تأسیس و پایه گذاری نمی کند، بلکه بر اساس آنچه که قرآن کریم به صورت اجمالی بیان نموده، استوار می شود: «لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ».

    روش امام باقر (ع) در تربیّت قرآنی مردم
    امام باقر (ع) همواره جامعه را در همین راستا تربیت می فرمود و مردم را به سوی پرسش دائمی از ریشه ها و راه حل های قرآنی – و نه غیر آن – سوق می داد. این همان چیزی است که ما از آن به «قانون اساسی» شناخت دین تعبیر می کنیم. از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمودند: «إذا حدّثتکم بشیء، فاسألونی من کتاب الله»؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۶۰ (هرگاه به شما چیزی گفتم، دربارۀ آن از من، از کتاب خدا بپرسید».
    با توجه به مطلب فوق، [باید از مخالفان و منتقدان پرسید] آیا التزام و تأکید ما به نگرش قرآنی، محور قرار دادن آن و عمل به توصیۀ امام باقر (ع) در خصوص مراجعه به قرآن، به معنای کنار گذاشتن سنّت و مطلقِ روایات است؟!

    • تاریخ : 2019/03/05
    • تعداد مشاهده : 2334

  • ویدیوهای ویژه