محمد هادی کاظمی – حضرت آیت الله سید کمال حیدری در سال ۱۳۳۵ هجری شمسی در شهر کربلای معلی دیده به جهان گشود.
از دوران نوجوانی در کنار دروس رسمی به دروس حوزوی علاقه مند شده و در دروس فقهی اصولی برخی بزرگان شرکت می نمود. در زمینه اجتماعی و سیاسی نیز فعالیت هایی داشته که منجر به تعقیب ایشان از سوی رژیم بعث گردید و در نهایت مجبور به ترک وطن شده و در شهر مقدّس قم رحل اقامت افکند. ایشان برادر سه شهید هستند که به دست رژیم ظالم بعث صدام به شهادت رسیدند. علامه حیدری ابتدا در کربلاى معلّى و سپس در نجف اشرف به کسب علم از علماء و فقهای آن روزگار مبادرت ورزیدند. از اساتید بنامشان در آن دوره می توان به حضرات آیات شهید سید محمدباقر صدر، سید ابوالقاسم خوئی، میرزا علی غروی و سید نصرا… مستنبط اشاره نمود. در این میان بیش از همه، از روش علمی و نیز شخصیت اجتماعى شهید صدر تاثیر پذیرفت تا جایی که از وکلای شرعی ایشان در کربلا گردید. تاثیرپذیری آیت ا… حیدری از آن شهید سعید در بسیاری از آثار علمی شان نیز مشهود است. از آن جا که تمام دروس خارج ایشان در حوزه علمیه قم به زبان عربی برپا می شود، توفیق این را داشته که جهان عرب را با معارف عمیقی که در حوزه های علمیه شیعه، به خصوص نزد بزرگانی چون امام خمینی(ره) و علامه طباطبائی و… بوده است، آشنا سازد. حضور در برنامه های رادیویی و تلویزیونى ماهواره ای عرب زبان که سال های متمادی – بیش از یک دهه – در تبیین معارف حقه مکتب اهل بیت(ع) و پاسخ به اندیشه های انحرافی جریان سلفی-وهابی برگزار شده از دیگر تلاش های ایشان است که از خلال آن توانسته اند قشر عظیمی از مخاطبان را از شبه قاره گرفته تا مغرب عربی با معارف اهل بیت(ع) آشنا سازند. گفتگوی اختصاصی «قدس آنلاین عربی» با آیت ا… سید کمال حیدری در ادامه تقدیم می گردد:
بیش از سه دهه از شهادت آیت ا… سید محمدباقر صدر می گذرد؛ به نظر حضرتعالی در شرایط کنونی حوزه های علمیه، نظام اسلامی و تشیع چه چیز بازخوانی افکار و آرای شهید صدر را ضروری می سازد؟
چند ویژگی خاص شهید صدر داشته اند که باید آنها را سرلوحه افکار و آرای این شخصیت بزرگ بدانیم. خصوصیت اول؛ ایشان با مبانی فکری و فلسفی دنیا در زمان خودشان به خوبی آشنایی داشت. این خصوصیت شهید صدر یک پیامی دارد که اگر حوزه های ما بخواهند به روز باشند باید بدانند در دنیا چه می گذرد. باید با فکر دنیا پیش بروند، ۴۰ سال پیش سوالها بسیار متفاوت تر از سوال های امروز بود. متاسفانه برخی از ما دائما در جا می زنیم، سوالات نسل جدید با نسل قدیم فرق می کند، روش بزرگانی چون شهید صدر، شهید مطهری و علامه طباطبایی همین بوده، یعنی ناظر به مسائل روز، تولیدات علمی داشتند. درزمان علامه طباطبایی کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم ایشان ناظر به مسائل روز نوشته شد و علامه درمورد مارکسیسم صحبت کردند و جوابها ناظر به سوالات آن زمان بود. خصوصیت اصلی شهید سید محمد باقر صدر هم همین بود، یعنی به دنبال پاسخگویی به مسائل روز جامعه اسلامی بودند و وظیفه حوزه های علمیه ما نیز همین است. مثلا چالش اصلی امروز ما، همان طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند مسائل اقتصادی است، برای حل این مشکل، شهید صدر چندین سال پیش طرح اقتصاد اسلامی را در کتاب «اقتصادنا» معرفی کردند! وقتی برمی گردید به کتاب های شهید صدر یا شهید مطهری و علامه طباطبایی، می بینید هنوز هم به آنها احتیاج هست، چون مسائلی را مطرح کردند که هنوز هم نیاز به آنها احساس می شود ومسائل مورد ابتلا را طرح کردند.
«وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ…»(و اما آنچه به مردمان سود میرساند، بر روی زمین باقی میماند…)(رعد/۱۷) چرا حوزه های ما برای نسل جوان جاذبه ندارد؟ چرا گرایش پیدا می کنند به جاهای دیگر؟ چون نتوانستیم برای جوانان جذابیت داشته باشیم. دغدغه امثال شهید صدر، حل مشکل روز جامعه اسلامی آن زمان بود. «فلسفتنا» ناظر به حل مشکلات فرهنگی آن زمان بوده است.
خصوصیت دیگری که شهید صدر داشته اند، ایشان کلینگر بودند، مسائل اسلامی را در تفصیلات یا جزئیات خلاصه و منحصر نمی کردند. نقشه راه را نشان می دادند، چارچوب کلی را ترسیم می کردند. به عنوان مثال، کسی وارد مشهد می شود، اکنون خراسان رضوی بزرگ هم شده، شخص بگوید من وقت دارم در مشهد به اندازه ۲ ساعت بمانم و مشهد را بشناسم، ما دو راه داریم برای شناساندن مشهد. اول اینکه ایشان را بیاوریم وارد اولین فلکه کنیم، بعد بگوییم در این فلکه ۲۰ خیابان هست، بعد وارد فلان سی متری کنیم، بعد داخل خیابان ده متری بکنیم؛ در هرکدام هم دو سه تا کوچه بن بست وجود دارد؛ ۲ ساعت ما تمام می شود! راه دوم، با بالگرد فرد را بالا برده و مرکز ثقل مشهد را حرم مطهر معرفی کرده و مسیرهای مختلف و مکان های مهم را از بالا به طور کلی توضیح می دهیم. حال کدام راه مشهدشناسی صحیح تر است و کدام یک مشهد شناس هستند؟ مسلما راه دوم بهتر است، چون این فرد کاملا نقشه مشهد در ذهنش نقش بسته، شهید صدر هم در مسائل فرهنگی و اعتقادی، کلیت و کلیات را نشان می داد و می گفتند بایستی در این مسیر حرکت کنیم. مشکل حوزه های ما همین جزئی نگری است، بسیاری هستند که درس داده اند و بسیار کار کرده اند، ولی با وجود عمر طولانی حضور در حوزه، حتی نتوانسته اند یک کتاب از خود به جای گذارند. اشکال کار کجا بوده؟ اینها «کل نگر» نبودند. به سخنرانی اخیر آقا در مشهد توجه کنید، ایشان گفتند «نقشه کلی راه» را برای شما بگویم. از این رو خصوصیت «کلی نگری» خصیصه اصلی شهید صدر بوده است.
یکی از مشکلات اصلی که الان داریم این است که برخی حوزه های علمیه ما هنوز بر این باورند که ما در زمان غیبت کبرای آقا امام زمان(عج) مسؤولیتی برای تشکیل نظام اسلامی نداریم! و وظیفه تشکیل حکومت بر عهده امام معصوم است، و ایشان هم که غایب هستند، پس از گردن ما ساقط می شود! نتیجه این فکر این شد که نرفتند سراغ مسائل کلی اسلامی، مثلا نظام اقتصادی چگونه باید باشد؟ تعاملات بین الملل چطور سامان می یابد؟ نظام اسلامی، چه نظام سیاسی و چه نظام اجتماعی اش، بایستی چه ابعاد و شاکله ای داشته باشند؟ چون ما به نظام های اقتصادی، بین المللی، تربیتی، اجتماعی و… برای اداره جامعه اسلامی نیاز داریم. اصولا حوزه های ما فقط احکام فردی را مطرح کردند که شامل مسائل بین المللی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی نبوده است! امثال شهید صدر و شهید مطهری، و مقام معظم رهبری بودند که می خواستند و می خواهند جامعه بسازند، چرا که اگر جامعه سالم نباشد فرد نمی تواند سالم باشد. مثلا در دانشگاهها شرایط طوری هست که کسی هم اگر بخواهد سالم زندگی کند، نمی تواند، چون شرایط فراهم نیست؛ مشکل اصلی هم از حوزه است. ببینید، اهل بیت(ع) مردم را طوری بار آورده اند که جهت نگاهشان به سمت علماء است و از آنها توقع دارند.
جامعه اسلامی-شیعی در ایران و سطح منطقه با مشکلات و چالش های متعددی مواجه است. ایده های بنیادین و الگوی مورد نظر شهید صدر برای تاسیس جامعه و نظام مطلوب اسلامی چیست؟
الگوی مورد نظر شهید صدر از نظام اسلامی مانند همین نظام اسلامی در ایران است، بایستی یک رهبر و یک ولی امر باشد، و جمعی مثل تشخیص مصلحت نظام باشند که اینها به ولایت و رهبری مشورت بدهند. همچنین شهید صدر قائل بود که مراجع در حوزه های علمیه مسؤولیت مراقبت، نگهداری و نظارت را دارند. مثلا کسی که در وسط زمین فوتبال مشغول ورزش و رقابت است سرش گرم است، ولی کسی که از بیرون نگاه می کند، کل زمین فوتبال را می بیند و می تواند بهتر مراقبت و نگهداری و نظارت کند! اگر از بیرون، بزرگانی بودند و اطلاعاتی می دادند، که مثلا در مورد مساله افزایش جمعیت می بایست کاری شود، طبعا بهتر و موثرتر بود. تشخیص مصلحت نظام این کار را انجام می دهد، اما بایستی کسانی از بیرون سیستم نظام باشند و نگاه کنند و البته دلسوز نظام هم باشند و برای این مطلب باید برنامه ای مدون تنظیم شود. اساسا نظام اسلامی را خود شهید صدر پیشنهاد کردند، می فرمودند بایستی ده نفر مسائل سیاسی، ده نفراقتصادی ، ده نفر امور اجتماعی، ده نفر مسائل نظامی و… را بدانند و متخصص باشند. و اینها همگی مشورت بدهند به رهبری. هیچ کس نمی تواند در همه جوانب متخصص باشد، بایستی افراد مختلف در زمینه های مختلف وارد شوند و با مشورت به رهبری کارها به نتیجه مطلوب برسد.
منطقه و جهان اسلام و عرب شرایط پرالتهابی را سپری می کند. معالم فکری شهید صدر چه نوید و رهنمونی برای شیعیان و مسلمانان جهت گذار از شرایط فعلی دارد؟
یکی از چالشهای اصلی جامعه اسلامی و جامعه شیعی و جامعه انسانی همین مسأله تفرقه است. مشکل اصلی این است که من نمی توانم دیگران و غیر خود را قبول کنم. کسی که مثلا فلسفه می خواند، ضد کسی شده است که فلسفه نمی خواند. کسی که مثلا لعن نکند به فلان و فلان، او اهل تشیع نیست، و او را اهل برائت نمی دانند. در واقع خودمان جامعه شیعه را با دست خویش تکه تکه می کنیم! بین ما و سنی ها هم همین شده است. بنده و تعدادی از بزرگان اعلام کردیم که لعن مذاهب دیگر حرام است، هر شریعت و مذهبی، بزرگان خودش را دارد. قرآن هم اجازه نمی دهد: «وَلَا تَسُبُّوا الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَيَسُبُّوا اللَّـهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ كَذَٰلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَىٰ رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»(و كسانى را كه غير خدا را مىخوانند، دشنام ندهيد كه از سر دشمنى و نادانى، خداوند را دشنام دهند. بدينسان براى هر امتى عملشان را بياراستيم، سپس بازگشت آنها به سوى پروردگارشان است و ايشان را از آنچه انجام مىدادند آگاه خواهد ساخت)(انعام/۱۰۸). خصوصا در شرایط امروز ما، که هنوز شما حرف را تمام نکرده اید، جای دیگر سخن و صوت شما را پخش می کنند، به تعبیر معروف، ما الان در یک دهکده زندگی می کنیم. شهید صدر اجازه نمی دادند توهین شود به بزرگان اهل سنت حتی در حد اسم بردن، مثلا می گفتند ابوبکر باید با احترام نام برده شود. بیان حقیقت، یک مطلب است ولی بی احترامی مطلب دیگری است. نه فقط به شیعه های دیگر، نه مسلمان دیگر، به غیر مسلمانان هم بی احترامی نمی کردند.
امیر المومنین(ع) می فرمایند: دیگر انسان ها، یا برادر دینی شمایند یا شبیه شما انسان اند. نگاه شهید صدر هم همین بود، بعضی از بی سوادان حوزه، کتابها نوشتند که ایشان(شهید صدر) چرا لعن نکرده؟ این گروه آقایان، شهید صدر را التقاطی می دانند! به بنده هم همین را می گویند که چرا لعن نمی کنی؟ بنده می گویم باید پیام تشیع را بگوییم، محاسن کلام اهل بیت(ع) را بایستی گفت، حال آیا طبق گفته و توصیه امام صادق(ع)، آیا لعن از محاسن کلام است و از آن زمره محسوب می شود؟!
ما شیعیان را به «ساب الصحابة»(دشنام دهنده به یاران پیامبر) می شناسند! معارف معاشرت ائمه با دیگران و پیروان دیگر مذاهب کجاسـت و ما کجا هستیم؟شهید صدر اهل تعامل و تعایش بودند و این را در سیره و کتب ایشان می بینیم. و راه برون رفت از مشکلات و اختلافات امروز جهان اسلام همین احترام و عدم توهین به باورها و مقدسات است.