محضر مبارک حضرت آیت الله حیدری(دام ظله)؛
سلام علیکم،
سوالی داشتم پیرامون اینکه رابطۀ بین تبرّی و لعن چیست؟
در جواب بیان می شود که:
«تبرّی» و «لعن»، دو امر مترادف نیستند، بلکۀ رابطۀ بین آن دو، رابطۀ مفهوم و مصداق است؛ یعنی لعن یکی از بارزترین مصداق های اظهار تبرّی است. به نظر ما تردیدی نیست که این مصداق، به شدّت متأثر از دو عنصر زمان و مکان است، و این برخلاف مفهوم تبرّی است که در هر صورت، امری ثابت [فرازمانی و فرامکانی] است، اگرچه مصادیق آن، همواره در تغییر و تبدّل هستند. لعن به عنوان یکی از مصادیق متعدّد تبری، در برخی از زمان ها درست و قابل قبول، و در بعضی دیگر از اوقات نادرست و ممنوع است، اما – همان طور که اشاره شد – مفهوم و عنوان تبرّی، همواره مطلوب و ثابت خواهد بود.
لعن – مخصوصاً آن نوعی که ملازم با نام بردن است – مشروط به زمان مقتضی و مناسب با خود است. در شرایطی که لعن، به تفرقه و تضعیف امت اسلامی منجر گردد، نه تنها مطلوب نیست بلکه مورد نهی نیز می باشد [چرا که قرآن کریم وحدت و یکپارچگی بین مسلمانان را به عنوان یک اصل مهم، از آنها مطالبه نموده است: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَميعاً وَ لا تَفَرَّقُوا»؛ آل عمران/ ۱۰۳. آنچه مهم است، حفظ اصل تبرّی می باشد، نه لزوماً مصداق خاصّی از آن؛ زیرا تبرّی می تواند خود را در مصادیق گوناگون و متنوّع – که بسته به شرایط زمانی و مکانی مختلف، قابلیت تغییر دارند – نشان دهد].
حکم عدم جواز لعن، در صورت احتمال وقوع مفسده است تا چه رسد به ظنّ معتبر و یا قطع به وقوع مفسده!
باید توجه داشت که منع از لعن، با تکیه بر مبنای تقیّه [و عنوان ثانویه] نیست، بلکه از نظر ما، بر اساس قانون عامی است که محکوم به شرایط زمانی و مکانی می باشد. لعن در زمان و مکانی جایز، و در زمان و مکانی دیگر، به طور مطلق غیر جایز است؛ لذا جایز بودن آن در یک زمان خاصّ، به معنای جایز بودنش، در همۀ زمان ها نیست! همان گونه که جایز بودن آن در مکانی خاصّ، به معنای جایز بودنش در همۀ مکان ها نیست! به همین دلیل، تعمیم و تطبیق جواز تبری بر همۀ مصداق هایش، بدون رعایت شرایط و اقتضائات دو ظرف زمانی و مکانی، صحیح نمی باشد.
(برگرفته از کتاب فقه العقیدة، ص ۲۴۹ و ۲۵۰)