محضر مبارک حضرت آیت الله حیدری(دام ظله)؛
سلام علیکم،
سوالی داشتم پیرامون اینکه آیا ابن تیمیه در مورد عدالت صحابی نظری دارد یا خیر؟
در جواب بیان می شود که:
روایات اهل سنّت حاکی از آن است که همۀ صحابه عادل اند و لذا کسی حق ندارد عدالت ایشان را زیر سؤال ببرد و انکار کند. نظریۀ عدالت صحابه، یکی از اعتقاداتی است که علمای اهل سنت و وهابیت آن را از ضروریات دین می دانند؛ به همین دلیل منکران آن را کافر می دانند، نه تنها انکار آن، بلکه تشکیک و بازاندیشی دربارۀ آن را نیز کفر می پندارند!
ابن تیمیه نیز همچون بسیاری از علمای اهل سنت و وهابیون، منکر عدالت صحابه را کافر می داند، و چنان به این دیدگاه معتقد است که در کتابش با عنوان «الصارم المسلول على شاتم الرسول صلى الله عليه وسلم»، می گوید حتی اگر کسی پیرامون قلّت و کثرت علم صحابه نسبت به یکدیگر هم سخنی بگوید، از نظر وی مستحق شلاق خوردن است!
از دیدگاه ما، این نظریه که فقط از پشتوانۀ روایی برخوردار است، فاقد ریشۀ قرآنی بوده و با آیات قرآن در تعارض و تخالفِ آشکار است.
اکنون در این جا باید پرسید، در صورت تعارض اعتقاد به عدالت همۀ صحابۀ پیامبر (ص)، با آیات قرآنی، کدام اصل است و کدام یک را باید ترجیح داد؟! از نظر ما روایات هرگز نباید با مبانی قرآنی مخالف باشند. در اینجا به طور قطع، ما آیات قرآن را که برخی صحابۀ پیامبر اکرم (ص) را فاقد عدالت و بلکه اهل معصیت می دانند، ملاک اصلی و نهایی می دانیم، و انگارۀ عدالت صحابه را – ولو به ده ها و صدها روایت مستند باشد – به دلیل مخالفت با قرآن، از درجۀ اعتبار ساقط می دانیم!
ما در درجۀ اول باید اعتقادات خود را از مبانی قرآنی بگیریم (اسلام القرآن)، و از روایات باید در طول قرآن بهره ببریم نه بالعکس (اسلام الحدیث). همان دیدگاهی که ما سال هاست روی آن پافشاری می کنیم؛ یعنی اسلامی که اساس و محورش قرآن است نه روایات! روایات در طول قرآن قرار می گیرند.