دیدگاه معظم له را در این مسئله میتوان به چهار قسمت اصلی تقسیم کرد که استاد این مطلب را در کتاب «پرسمان امامت» به صورت تفصیلی مطرح نموده اند:
۱. به مسألۀ امامت از دو منظر باید نگریست: از منظر کلامی و از منظر تکوینی و هستی شناختی. نگاه تک بُعدی و صرفاً کلامی و جدلی به امامت، ضمن آسیب زا بودن، انسان را از آثار و برکات سایر ساحات و ابعاد آن محروم می سازد.
۲. یک بُعد امامت ناظر است به بحث های جدلی با اهل سنّت، و بُعد دیگر آن مربوط می شود به جنبۀ هدایتی وجود امام معصوم (علیه السلام) و نقش و تأثیر ائمه (علیهم السلام) در نظام هستی.
۳. بحث های کلامی حول مسألۀ خلافت و رهبری سیاسی – در عین ضروری و با اهمیت بودن – نباید محقّقین را از توجّه به ابعاد ملکوتی و باطنی امامت غافل سازد.
۴. اصل و ریشۀ موضوع امامت را باید در حقیقت تکوینی و فوق مادّی اهل بیت (علیهم السلام) – که قرآن کریم باب آن را گشوده است – جستجو کرد و مسألۀ رهبری سیاسی و اجتماعی ایشان را فرع آن قرار داد و در پرتو آن اصل، ملاحظه کرد.