بایگانی مقالات

  • آشنایی مختصری با زندگینامه علامه محمد حسين طباطبائي

  • روز بزرگداشت علامه طباطبایی

    ۲۴ آبان، سالروز درگذشت فرزانه‏ای فرهیخته و عارفی کامل است که عمر ۷۹ ساله خود را، برای شکوفایی معارف دینی و گسترش آن در جامعه انسانی هدیه نموده و با گذر از دانه و دام دنیایی، سبکبال با توشه‏ای گران‏سنگ چون تفسیر المیزان، به سوی یار پرکشید. بزرگداشت بزرگ‏مردی چون علامه سید محمدحسین طباطبایی، ارج گزاری به تمامی عالمان و دانشمندان دینی است که با سخت‏کوشی‏های خود، دانش، معنویت و روحانیت را به انسان‏ها تقدیم می‏دارند. روح پاکش مهمان سفره رحمت الهی باد.

     

    حقیقت ‏طلبی علّامه

    یکی از ویژگی‏های علمی علامه طباطبایی، حقیقت‏طلبی ایشان بود. در این باره نوشته‏اند: «مرحوم علامه طباطبایی، زندگی و سرمایه عمر خود را در راه حقیقت‏طلبی صرف کرد. ایشان، پیش از آنکه به دنبال جریان‏های رایج باشد، به دنبال حقیقت بود و هر گاه حقیقت را می‏یافت و با تأمل و تحقیق، چیزی را کشف می‏کرد، در بیان و اظهار آن تردید روا نمی‏داشت. ایشان، اهل هیاهو و جوسازی هم نبود و تنها از راه تدریس و گفتار و نوشتار معارف، نظرات خود را مطرح می‏ساخت».

     

    روش تدریس

    برخی از ویژگی‏های مربوط به تدریس علامه طباطبایی را می‏توان در پرهیز از پراکنده گویی؛ بیان مطالب عالی با عبارات کوتاه و رسا؛ تکریم مقام دانشمندان و احترام به مقام علمی آنان؛ توجه کامل به اشکال شاگردان و رعایت احترام آنان؛ فروتنی و متانت در پاسخ به پرسش‏ها و شتاب نکردن در جوابگویی و نکاتی مانند آن، بیان کرد.

     

    توجه به اندیشه ‏های متفکران غیرمسلمان

    یکی از ویژگی‏های علامه طباطبایی، توجه به تحقیقات و یافته‏های دیگر دانشمندان در دانش‏های گوناگونِ روز بود. ایشان در عین تسلّط بر فلسفه و عرفان و متون اسلامی، هرگز خود را در این محدوده محصور نساخت، بلکه مرزهای معرفت و تحقیق را تا منابع غیراسلامی نیز گسترش داد و معتقد بود که «باید جهان را شناخت و نباید خود را در برج‏های خویش محصور و منزوی کرد». آشنایی علامه با معارف دیگر مکتب‏ها و حوزه‏های فکری دیگر، سطحی نبود و عمق و غنای بالایی داشت.

     

    ترویج نویسندگی

    یکی از خدمات بزرگ علامه طباطبایی به جامعه دینی زمان خود، پرورش و تربیت تنی چند از نویسندگان بود. یکی از شاگردان ایشان می‏گوید: «در سال ۱۳۳۵که حملات و تبلیغاتِ مادی‏گری در ایران افزایش یافته بود و هیچ مقاله دینی و نشریه علمی در ایران وجود نداشت که پاسخ‏گوی نیازهای روز باشد، استاد (علامه طباطبایی) انجمنی متشکل از فضلای آن روز حوزه به وجود آورد و از آنان، نویسندگی و تنظیم مقالات در موضوعات مختلف را درخواست کرد. طرح موضوع توسط خود استاد انجام می‏گرفت و نگارش مقالات بر عهده دیگران بود که شهید مطهری، شهید قدوسی وامام موسی صدر از شمار کسانی بودند که اولین مقالات را تهیه و تنظیم کردند».

     

    عیب‏ پوشی

    یکی از شاگردان علامه طباطبایی می‏گوید:

    «از خصوصیات علامه طباطبایی، این بود که هیچ‏گاه از کسی بدگویی نمی‏کردند. در طی ۳۵ سال ارتباط با ایشان، جز بدگویی از دربار و رژیم طاغوت، حتی یک‏بار هم بدگویی کسی را از ایشان نشنیدم ؛ علّامه، عیب کار کسی را اظهار نمی‏کرد.

    همچنین از جمله درس هایی که من از این مرد بزرگ گرفتم، این بود که در همه لحظات، مراقب خویش بود و کنترل خود را به دست داشت. خدا شاهد و گواه است که در این مدت از ایشان، حتی یک بار غیبت کسی و یا کلمه‏ای تعریف و تمجید از خودشان نشنیدم».

     

    زندگی قرآنی

    اُنس و آشنایی علامه طباطبایی با ژرفای معارف قرآنی، از او عالمی ربّانی ساخته بود که جلوه‏های رفتاری‏اش، همگی از تأثیرپذیری از قرآن حکایت داشت. همراهان علامه و شاگردان ایشان در باره استاد خود چنین می‏گویند: «سیره زندگی علامه طباطبایی با قرآن آمیخته بود؛ یعنی با قرآن زندگی می‏کرد، با قرآن می‏اندیشید، شاگرد خوب قرآن بود، با قرآن معارف الهی را در می‏یافت، با قرآن سخن می‏گفت، و با قرآن مطلب می‏نوشت ؛ یعنی تمام شئون زندگی این عالم ربانی را، وحی خدا رهبری می‏کرد».

     

    دگرگونی با تلاوت آیات

    یکی از همراهان علامه طباطبایی که در نگارش و ترجمه تفسیر المیزان در کنار علامه بود، درباره تأثیرپذیری علامه طباطبایی می‏نویسد: «علامه طباطبایی، قرآن را در خود پیاده کرده بود. وقتی در تفسیر قرآن کریم به آیات رحمت یا غضب و یا آیات توبه برمی‏خوردیم، ایشان متقلب می‏شد و اشکش جاری می‏گشت و سعی می‏کرد آن را از من مخفی نگه دارد. یک‏بار در زمستان، پشت کرسی نشسته بودیم و به مقابله تفسیر فارسی با عربی می‏پرداختیم که به آیه‏ای در باب توبه و رحمت پروردگار و آمرزش گناهان رسیدیم، ایشان نتوانست به گریه بی‏صدا بسنده کند و سرش را پشت کرسی پایین آورد و شروع کرد به بلند گریه کردن».

     

    افتادگی‏ آموز اگر طالب فیضی

    مرحوم علامه جعفری، درباره یکی از ملاقات‏هایش با علامه طباطبایی، خاطره‏ای شیرین دارد: «روزی به قصد دیدار علامه طباطبایی به منزلشان رفتم و درِ خانه را زدم. پیرمری در را باز کرد. گفتم: آقا تشریف دارند. گفتند: بله. گفتم: به ایشان عرض کنید اگر حالشان مساعد باشد، به خدمت ایشان برسم. آن شخص رفت و پس از بازگشت مرا به یک اتاق راهنمایی کرد. پس از لحظاتی مرحوم علامه آمدند و پس از سلام و احوال پرسی گفتند: چون در حال تشرف به مشهد مقدس هستم، فرش‏های اتاق را جمع کرده‏ایم. صبر کنید بروم و قالیچه‏ای بیاورم تا روی آن بنشینیم. من دست ایشان را گرفتم و گفتم: نیازی نیست و عبا را از دوش خود برداشتم و پهن کردم و گفتم: بفرمایید. آن انسان وارسته با یک قیافه ملکوتی که هرگز از یاد نمی‏برم فرمود: «در این موقع عمرم، درس آموزنده‏ای به من آموختی». من عرض کردم: این جمله هشداردهنده شما، خیلی آموزنده‏تر و سازنده‏تر از سخن من بود.

     

    دلداده خاندان وحی

    درباره علاقه بسیار علامه طباطبایی به اهل بیت علیهم‏السلام نوشته‏اند: علامه طباطبایی، علاقه و شیفتگی خاصی نسبت به ائمه طاهرین علیهم‏السلام داشتند. وقتی نام یکی از آنها برده می‏شد، اظهار تواضع و ادب در چهره ایشان نمایان می‏شد. ایشان نسبت به امام زمان(عج) تجلیل خاصی داشتند و مقام و منزلت حضرت رسول‏اللّه‏ و حضرت صدیقه کبری را فوق تصور می‏دانستند و یک نحو خضوع واقعی نسبت به آن بزرگان داشتند و مقام و منزلت آنان را ملکوتی دانسته و به سیره و تاریخ آنها کاملاً آگاه بودند.

     

     

    • تاریخ : 2017/11/20
    • تعداد مشاهده : 2288

  • ویدیوهای ویژه