بایگانی مقالات

  • بررسی حقیقت دیدار با امام زمان (عج) در عصر غیبت

  • با توجه به طولانی شدن زمان غیبت حضرت حجت (ع)، عده ای گمان کرده اند ارتباط با امام زمان (ع) و مشاهدۀ ایشان در عصر غیبت لازم است؛ چرا که این ارتباط باعث افزایش ایمان به وجود آن حضرت (ع) می شود و تأثیرات امام (ع) در عالم هستی به صورت ملموس احساس می شود.

    در این مجال درصدد بررسی امکان یا عدم امکان دیدار با امام زمان (عج) و هم چنین وقوع یا عدم وقوع دیدار در عصر غیبت هستیم.

    مقدمه

    باید توجه نمود که ما دیدار با امام زمان (عج) را به صورت کامل نفی نمی کنیم، بلکه معتقدیم امکان دیدار وجود دارد، اما در اینکه آیا دیداری در عصر غیبت صورت گرفته است یا خیر، تردید داریم و معتقدیم دلیل قطعی بر رؤیت امام (ع) در عصر غیبت نداریم [بله، احتمال می توان داد و حدس و ظنّ می توان پیدا کرد، اما این غیر از دلیل قطعی و غیر قابل تردید است!] و آنچه که در مورد دیدار به عنوان داستان هایی نقل شده، صرفاً خبرهای واحدی هستند که نمی توان آنها را به عنوان دلیل مستقل و قطعی پذیرفت. بنابراین مشاهده امام زمان (عج) در عصر غیبت، نهایتاً یک امر ممکنی است که وقوع یا عدم وقوع آن به اقامۀ دلیل قطعی و یقین آور نیاز دارد:

    «ونحن لا نمنع ذلک علی نحو الإمکان، وإنما نشکّک فی الوقوع ما لم یثبت بدیل قطعی، وحیث إنّ الدلیل منتفی تماماً، وأنّ ما جاء فی ذلک لا یعدوا أخبار الحاد، فإنّ الأمر یبقی علی امکانه العام»؛ مفاصل اصلاح الفکر الشیعی، ص ۲۸۶ (ما «امکان» ملاقات با امام زمان (ع) را نفی نمی کنیم، بلکه فقط «وقوع» آن را قابل بحث و تأمّل می دانیم، و از آن جهت که کسی نمی تواند برای اینکه خودش امام زمان (ع) را دیده است، دلیل قطعی و یقینی اقامه کند، و این اخبار از حدّ اخبار آحاد تجاوز نمی کند، مسألۀ دیدن حضرت (ع) بر امکان عامّ خود باقی می ماند).

    بررسی حکایت های دیدار بعد از وقوع

    وقتی به خبرها و داستان های پیرامون دیدار با امام زمان (عج) – چه این اخبار توسط علما بیان شده باشد چه توسط غیر علما -، رجوع می نماییم می بینیم که آنها از دیداری با امام زمان (عج) صحبت می کنند که ابتدا واقع شده است و سپس داستانش را برای ما نقل می نمایند؛ یعنی آن کسی که مدعی دیدار است و یا دیدار به او نسبت داده شده، در زمان دیدار متوجه دیدار نبوده، ولی ناگهان پس از به پایان رسیدن دیدار، آگاه می شود که آن فردی که او را دیده، امام زمان (عج) بوده است.
    اکنون سؤالی که در اینجا مطرح می شود این است: فردی را که مشاهده نموده، خودش تصریح نکرده که من امام زمان (عج) هستم، با این وجود، پس چگونه دیدار کننده پس از دیدار دریافته که آن فرد همان امام (ع) بوده است؟!

    شاید با یکی از اصحاب و یاران امام زمان (عج) ملاقات کرده باشد و نه لزوماً خود حضرت (ع)؛ و از آنجایی که برای هیچ کس امکان توصیف چهرۀ امام (ع) به صورت کامل وجود ندارد تا دیدار کننده در هنگام دیدار، این خصوصیات را بر چهرۀ امام تطبیق دهد و امام را بشناسد، چگونه می توان از صحت رؤیت اطمینان حاصل نمود؟! [اگر کسی بگوید امام زمان ع را با قلب خود و به علم حضوری مشاهده نموده است، باید گفت امکان خطا در مشاهدات و مکاشفات نیز وجود دارد و غیر از معصوم کسی مصون از اشتباه نیست!]

    پس توصیفاتی که عده ای به عنوان داستان پیرامون چهره و لباس و چگونگی سخن گفتن امام (ع) و … بیان می نمایند، مطالبی است دلیلی برای صحت آنها نداریم و بسیاری از این خصوصیاتی که پس از دیدار برای امام (ع) ذکر می نمایند، انتساب آنها به یک عالم متقی هم جای تأمل دارد، چه برسد به اینکه این توصیفات را در مورد امام زمان (عج) به کار ببریم.
    به عنوان مثال، در داستانهای پس از دیدار، عده ای امام (ع) را در چهرۀ یک شتر رانی تصویر می نمایند که در صحراها در حال چرای شترها بوده است و ناگهان فردی مسیر را گم می کند و امام (ع) راه را به وی نشان می دهد و یا فردی چارپایان و کیسه پولش را گم می کند و امام (ع) آنها را به وی بر می گرداند!

    چگونه می توان برای قطب عالم امکان و واسطه فیض در جهان هستی، خاتم اولیاء و اوصیاء الهی، ذخیره خداوند در روی زمین که هدفش اقامه عدل و داد در عرصه عالم است، چنین توصیفاتی را تصور نمود و چنین وظایف نازلی را به او نسبت داد؟! چگونه ممکن است یک عالم متقی شیعی، خودش ادعای رؤیت امام زمان (ع) را بکند در حالی که می داند در آخرین توقیعی که منسوب به حضرت (ع) است، مدعی مشاهده امام زمان (ع) دروغگو معرفی شده است!

    چند نکته دربارۀ مطلب فوق:

    ۱. آیت الله حیدری – بر خلاف آنچه که عده ای در اثر سوء فهم، شتابزدگی و یا غرض ورزی و تخریب – به ایشان نسبت داده اند، به هیچ وجه اصل «امکان» دیدار با امام زمان (ع) را در عصر غیبت، انکار نکرده و آن را عقلاً محال نمی دانند! بلکه بحث فقط بر سر «وقوع» این مسأله به عنوان شبهۀ مصداقیه است. به دیگر سخن، کسی که ادعا می کند امام زمان (ع) را مشاهده نموده یا دیگران یک چنین چیزی را به او نسبت می دهند، درباره ادعای او چند نکته قابل تامل وجود دارد:

    اولاً هیچ عالم متقی ای ادعای ملاقات با امام زمان (ع) را نمی کند، حتی اگر واقعاً خدمت حضرت (ع) رسیده باشد؛ زیرا خود اهل بیت (ع) از این کار شدیداً نهی فرموده اند.

    ثانیاً خودش از کجا فهمیده که آن شخص واقعاً خود امام زمان (ع) بوده؟!.

    و ثالثاً بر فرض دیدن حضرت (ع) – که محال هم نیست – چطور و از چه راهی می تواند این مطلب را به دیگران انتقال دهد تا آنها یقین حاصل کنند؟!
    هر دلیلی که داشته باشد (اعم از مشاهدۀ حضوری و استدلال عقلی)، از آن جهت که معصوم نیست و امکان اشتباه برای او وجود دارد، نمی توان به صحّت سخنان وی قطع و یقین صددرصد حاصل کرد!

    ۲. عده ای در اثر عدم مطالعۀ دقیق دیدگاه آیت الله حیدری در این زمینه، می گویند چه طور ممکن است این همه عالم دروغ گفته باشند؟! در پاسخ باید گفت علامه حیدری هرگز نگفته اند همۀ افرادی که دیدار بزرگان با امام زمان (ع) را برای ما نقل کرده اند، دروغ گفته اند. چه بسا فرد صالح و راستگویی وجود داشته باشد که اشتباه کرده باشد. به بیان دیگر، صادق و صالح بودن افراد، کذاب بودنشان را منتفی می سازد، نه مصونیتشان از خطا و اشتباه را!
    ممکن است کسی راست هم بگوید، اما اشتباه کرده باشد.
    عده ای به دلیل عدم آشنایی و انس با مباحث «معرفت شناسی»، بین دو اصطلاح «صدق مخبری»، و «صدق خبری» خلط کرده اند.

    «صدق مخبری یا اخلاقی»، غیر از «صدق خبری یا منطقی» است! صدق مخبری به زبان ساده به این معناست که شخصی دروغ نگوید و واقعاً آن چیزی را که دیده گزارش دهد، اما این لزوماً به معنای تطابق دیدگاه او با واقع و نفس الأمر نیست؛ زیرا ممکن است فردی انسان خوب و مؤمنی باشد و در گزارش خود و بیان دیدگاهش صادق باشد، اما در واقع اشتباه کرده باشد! در صدق مخبری، تطابق با واقع شرط نیست.
    اما صدق خبری به این معناست که گزاره ای مطابق با واقع باشد، صرف نظر از اینکه گوینده، راستگو باشد یا دروغ گو. بر این اساس، می توان گفت چه بسا عدۀ زیادی از افرادی که ملاقات دیگران با امام زمان (ع) را نقل کرده اند، افراد راستگویی بوده اند و نیّت خوبی هم داشته اند، اما در نقل و گزارششان دچار اشتباه شده اند و یا اینکه یک امر ظنّی و احتمالی را قطعی و صددرصد جلوه داده اند!

    ۳. ثمرۀ و فایدۀ این بحث: هدف از طرح این مسأله، زیر سؤال بردن برخی از اعتقادات صحیح نیست که هیچ عالم عاقل و باتقوایی دست به یکچنین کاری نمی زند، بلکه غرض اصلی از آن این است که فرهنگ عمومی جامعۀ شیعیان، به جای پرداختن به کسب معارف اصلی ائمه (ع) و ارتقاء فهم و معرفت خود نسبت به جایگاه وجودی اهل بیت (ع) در نظام هستی و توجه به رسالت های اصلی ایشان و همچنین تخلق به اخلاق و کمالات ائمه (ع)، از مسیر اصلی دور نشوند و سرگرم این نوع بحث های حاشیه ای که سرتاسر آن ظنّ و گمان است نگردند تا زمینه برای ادعای های دروغ و انحرافات فراوان که از این مسأله سر بر می آورند، فراهم نشود. کم نیستند مدعیان دروغین دیدار با امام زمان (ع) و افراد زیادی که از سر خوش باوری و ساده لوحی فریب این افراد را خورده و دنیا و آخرت خود را به خطر انداخته اند!!
    ضمن اینکه این مباحث غیر ضروری و در مواردی مضرّ، در بسیاری از موارد، عده ای از شیعیان را چنان به خود مشغول می سازد که ایشان را از انجام تکالیف اصلی و عملی خود برای بسترسازی جهت ظهور امام زمان (ع) غافل می کند!

    ۴. همان طور که آیت الله حیدری بارها در دروس خود فرموده اند، مباحث شان عمدتاً ناظر است به «مقام اثبات» (عالم ذهن و ساحت فکر و اندیشه) و نه «مقام ثبوت»! (عالم واقع و نفس الأمر)؛ یعنی بحث ما این است که ادلۀ موجود در مقام بحث علمی، برای اثبات فلان مدعا کافی نیستند، نه اینکه دربارۀ عالم خارج و واقع حکم قطعی کنیم و بگوییم لزوماً و صددرصد یک چنین چیزی برای احدی در طول تاریخ اتفاق نیافتاده است! ممکن است کسی در عالم خارج واقعاً خدمت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم رسیده باشد، اما این برای خود او حجّت است نه برای دیگران؛ زیرا ملاک و معیار برای ما، فقط دلیل است و بس].

    • تاریخ : 2018/06/12
    • تعداد مشاهده : 2407

  • ویدیوهای ویژه